روزنامه همدان پیام در آخرین شماره روز سه شنبه ۱۸ اردیبهشت در مطلبی با عنوان 'گوشت گران شد و آش نخوردیم و دهانمان هم سوخت' به افزایش قیمت گوشت اشاره کرده است.
به گزارش ایرنا، در این مطلب که به قلم مهدی ناصرنژاد چاپ و منتشر شده آمده است: قیمت مواد پروتئینی از جمله گوشت سفید، گوشت قرمز و برخی فرآوردههای لبنی در هفتههای اخیر به صورت غیرمعقول افزایش یافته و به نظر میآید هیچگونه ارتباط منطقی بین نه تنها عرضه و تقاضا، بلکه میزان مصرف عمومی و قیمت گذاریهای خودسرانه وجود ندارد.
قیمت گوشت قرمز در اوج نیاز بازار و تقاضای بالای مصرف یعنی شب عیدی در همین همدان هر کیلوگرم بین ۵۰۰ هزار ریال تا ۵۴۰ هزار ریال نوسان داشت، یعنی تا حدودی به انصاف قصابیها بستگی داشت که با مشتریان خود به قول معروف چگونه (تا) کنند.
البته این قیمتها مربوط به قصابیهای محل که مشتریان خاص خود را دارند میشد؛ چون انواع گوشت قرمز را در بازار همدان بخصوص شلوغی سبزه میدان و سرگذر و خیابان شهدا ارزانتر میتوان تهیه کرد.
اما حرف ما اینجاست که قیمت کنونی گوشت قرمز در روزهای اخیر به نحو چشمگیری افزایش یافته و به طور متوسط ۱۰ هزار تومان به قیمت هر کیلوگرم گوشت گوسفندی اضافه شده و به کیلوگرمی ۶۰ هزار تومان و بالاتر رسیده است.
مساله اصلی این است که چرا باید گوشت در این فصل و در چنین موعدی از سال و ماه و هفته گران شود؛ چون این روزها به دلایل مختلف تقاضای مصرف به شدت پایین است و به عبارتی اگر مصرف گوشت هر خانواده همدانی در طول ماههای معمول سال ۳ کیلوگرم (مثلاً) باشد، در ماههای فروردین و اردیبهشت به نصف تقلیل مییابد و البته که به دلیل خاص خودش و ما قصد نداریم وارد ریز قضیه بشویم.
خوب در چنین شرایطی یکباره و حداقل ۱۰ هزار تومان به قیمت گوشت گوسفندی اضافه میشود! گوشت گوساله نیز به همین نسبت یعنی حدود ۵ هزار تومان افزایش قیمت دارد.
یعنی چه، یعنی اینکه یکباره جمعیت گوسفند زنده در کشور به نصف تقلیل یافته و یا اینکه دامداران کمتری قصد فروش احشام خود را دارند و شاید هم به این دلیل که، چون علف تازه در کوه و بیابان سر از خاک برآورده است و گاو و گوسفند هم هوس یونجه و علوفه تازه دارند، دور و بر کشتارگاه آفتابی نمیشوند.
تمام این دلایل را که کنار هم بگذاریم، میرسیم به همان جای اول و نتیجه گیری میکنیم که کنترل و نظارت و مدیریت کارآمد نیست.
در همین اوضاع و احوال هم مسئولان مربوطه اعلام میکنند، حالا که روزانه یکصد تا ۱۲۰ هزار تن گوشت گرم وارداتی به بازار ایران تزریق میشود، دلیلی ندارد قیمتها به صورت خودسرانه در سطح کشور بالا برود.
غافل از اینکه وقتی صحبت از واردات کالایی خاص در مقاطع مختلف به میان میآید، تازه اول ماجراست و تب عرضه کنندگان کالا بالا میرود و قیمتها به چند برابر قبل از واردات همان کالا میرسد.
بد نیست در این خصوص به حرف آن شهروند نکته سنج خودمان استناد کنیم که «فلانی، آخر چه کسی دیده و چه کسی خورده است». حرف زدن خیلی آسان است.
هر وقت یک کیلوگرم از آن ۱۲۰ هزار تن گوشت تازه استرالیایی و اندونزیایی به دست و دهان ما رسید، باور میکنیم که در شهر خبریست!
همه متوجه شده اند و بهتر است ما هم متوجه شویم که فاصله حرف تا عمل زیاد است و با حلوا حلوا گفتن ها، دهان شیرین نمیشود.
کار دشواری نیست، اگر یکی از همین مسئولان عزیز حالا یا از اتحادیه و یا هر نهاد و سازمان، یک تُک پا به تهران یا بندر و یا هر کجا که گوشت میآید و توزیع میشود، بگذارد و حداقل سهمیهای هم برای استان بگیرد، بلکه قصه آش نخورده و دهان سوخته ما هم در همین جا به پایان برسد.
روزنامه همدان پیام به مدیرمسئولی نصرت الله طاقتی احسن در همدان چاپ و منتشر میشود.