عاطفه رنجبر در خصوص آدابورسوم مردم یزد در ماه مبارک رمضان، گفت: شهر جهانی یزد با توجه به پیشینه تاریخیاش، اصیلترین آدابورسوم محلی را بهویژه در ماه مبارک رمضان دارد بهگونهای که این مناسبتها جزء جداییناپذیر زندگی آنها شده است.
وی با اشاره به اینکه تدین مردم یزد بر کسی پوشیده نیست و در ایام ماه مبارک رمضان و حتی قبل از فرارسیدن ماه رمضان مراسمات سنتی را انجام میدادند، افزود: در حال حاضر این مراسمات بسیار کمرنگ شده و این رسومات جزء فرهنگ مردم یزد بهحساب میآید و مسئولان فرهنگی میبایست علاوه بر تبریکهای فرارسیدن ماه مبارک، با تهیهی تابلوهایی رسوم گذشتهی یزد را به مردم یادآوری و همچنین نسل جوان که با مدرنیته، انجام این رسومات را عقبافتادگی میدانند و یا اصلاً بیاطلاع نیستند، آشنا کنند.
کارشناس ایرانشناسی در یزد تصریح کرد: مردم ایران با باورهای خود تاکنون زندگی کردهاند و این رسومات بوده که مردم را همدل و در کنار یکدیگر جمع کرده و در روزگار امروزی مردم با بزرگ شدن مشکلاتشان این دور همیها را ازدستدادهاند و چه خوب است که مسئولان فرهنگی و تبلیغاتی شهر یزد که با جهانیشدن آن میبایست تاریخ گذشتهی یزد را زنده کنند، تلاش بیشتری نمایند.
کلوخ اندازون، بازی یزدیها در استقبال از ماه ضیافت الهی
رنجبر بابیان اینکه یزدیها با کلوخاندازان یا به زبان محلی «کلوغ اندازون» به استقبال ماه مبارک رمضان میرفتند و اهالی هر محل در مراسمی با دعوت از کوچکترها و کسانی که برای اولین بار برای روزه گرفتن آماده میشدهاند، آش محلی شولی طبخ میکردند، اظهار داشت: درجایی دیگر غیر مستند نقلشده که بهاینعلت آخرین روز منتهی به ماه رمضان را کلوغ اندازون میگفتهاند که در آن روز مردم به اطراف شهر میرفتند و بعضیها کلوخ پرتاب میکردند تا قدرت خود را قبل از شروع ماه مبارک رمضان آزمایش کنند، هرچند که اجرای این رسم نیز به خاطراتی بهیادماندنی برای کودکان و بزرگترها تبدیلشده است؛ اما علت نامگذاری این روزبه کلوخاندازان مشخص نیست.
این کارشناس فرهنگعامه ادامه داد: درگذشته، ستارههای پرویز به تشخیص بزرگترها نشانهای برای وقت سحر بود. در سالهایی که مردم از ستارهبینی فاصله گرفتند خادمان مساجد یکی، دو ساعت به سحر مانده چراغهایی را روشن میکردند و در نقاط مرتفع شهر و گلدسته مسجدها میگذاشتند تا مردم با دیدن نور چراغ به نزدیک شدن سحر پی ببرند و وقت اذان، چراغها را خاموش میکردند تا مردم بدانند باید سفره سحری را ببندند و نماز صبح را بهجا آورند.
وی بابیان اینکه مردم اردکان به روشهای گوناگونی همسایههای خود را همزمان با سحرهای ماه رمضان بیدار میکردهاند، اذعان داشت: صدای خواندن خروس بهترین و رایجترین وسیله برای بیدار کردن مردم در سحر بوده است؛ زیرا مردم به تجربه دریافته بودند که خروسها در طول شبانهروز در سه نوبت معین بانگ سر میدهند.
پونگ زدن، شیوه خاص اردکانیها در اعلام نزدیک بودن اذان صبح
کارشناس ایرانشناسی در یزد «پونُگ زدن» یا مشت زدن بر دیوار همسایه برای بیدار کردن در زمان سحر را یکی از رسومات منحصربهفرد اردکانیها دانست و ابراز داشت: همچنین اجرای برنامه «آب است و تریاکـ» بوده بهطوریکه پیرمردی تقریباً 20 دقیقه قبل از اذان صبح بر بلندی فریاد «آب است و تریاک» سر میداد و همه را از نزدیک بودن به اذان صبح باخبر میکرد.
رنجبر اضافه کرد: این اصطلاح، در میان مردم نیز رایج شده بود که بهجای آنکه بگویند: «وقت تنگ است»، میگفتند: «آب است و تریاک» و برخی از مردان که دعاخوان سحر و اذان گوی صبح بودند از روی ستارهها و قرار گرفتن آنها در آسمان به اوقات موردنظر پی میبردند و با صدای خود همسایگان دیگر را بیدار میکردند و بهاینترتیب همه شهر از آغاز سحر و پایان آن مطلع میشدند.
این پژوهشگر بیان کرد: با شروع ماه مبارک رمضان در شهرستان اردکان دیگر مراسم عروسی برپا نمیشده و معمولاً به بعد از رمضان موکول میکردند، البته امروزه مردم این دیار همچون گذشته پای بند به این سنت نیستند و گاهی دیدهشده که در این ماه مراسم عقد برگزار میشود.
اهتمام ویژه یزدیها به آشنا کردن کودکان با فرهنگ روزهداری
وی با شاره به اینکه در شهرستان اردکان مراسم ختم اموات نیز شبها بعد از افطار برگزار میشود تا صاحبعزا بتواند در مراسم ختم به خیرات بپردازد، تصریح کرد: موقوفات اکثر مساجد اردکان برای اینکه از اموات و گذشتگان یادی بشود، شیرینی خاص اردکان به نام «نقل آلوچهای» را توزیع میکنند و این بهگونهای است که همان شیرینی شکرپنیر معروف را در اردکان بهگونهای متفاوت تولید میکنند و با قیچی خاص میچینند که در اکثر مساجد در کنار دیگر نذورات، بین مردم پخش میشود.
کارشناس ایرانشناسی در یزد بابیان اینکه مردم شیر گاو یا گوسفند را بیشتر برای سحری استفاده میکردند و درصورتیکه ماه مبارک مقارن بازمستان بود، «آش تکی» یا شلغم پخته، غذای افطاری مردم را تشکیل میداد، اظهار داشت: کودکان ضمن اینکه روزههای کوتاهتری میگرفتند، با بیدار شدن هنگام سحر بافرهنگ معنوی سحر و روزه و رمضان آشنا میشدند؛ البته برای کاستن از فشار گرسنگی و تشنگی طول روز برحسب توان فرزند نابالغ چند نوبت به آنها آب و غذا خورانده و دوباره روزه آنها را پیوند میزنند که به چنین روزه گرفتنی روزه پیوندی یا «دوکُتُو» گفته میشود.
رنجبر با اشاره به اینکه زنان یزدی در ماه مبارک رمضان دورههای قرآنخوانی دارند و هرروز یک جزء از قرآن را باهم قرائت میکنند، عنوان کرد: آنها معتقدند در پایان ماه در نوبت خواندن سوره توحید به هر کس که برسد، در کار او گشایش ایجاد میشود وزندگیاش در طول سال توأم باخیروبرکت خواهد بود.
این پژوهشگر تاریخ اذعان داشت: مردم خرانق اردکان عقیده دارند موقع خواندن دعا و قرآن، اگر قرآن از سر کسی بیفتد در آن سال میمیرد یا کسانی که نماز صد رکعتی بخواند اگر در وسط نماز چرتش بگیرد آن سال، سال آخر عمرش خواهد بود. آنها همچنین معتقدند اگر کسی بعد از ماه رمضان بمیرد، آمرزیده و عبادتش به درگاه خدا مقبول شده است.
مراسمات ویژه یزدیها در ایام شهادت حضرت علی (ع)
وی بابیان اینکه در گذشته مراسمات شبهای قدر بسیار متنوع بوده و یکی از مشهورترین چراغها، «چراغ ملاکاظم» خادم مسجد جامع کبیر یزد بوده است، اضافه کرد: خواندن روضه قنبر از دیگر رسوم مردم یزد است که از شب نوزدهم تا شب بیستوهفت ماه مبارک رمضان خوانده میشده است. در مراسم روضه قنبر، دو شخصیت نیز حضور داشتند که یکی نقش حضرت زینب (س) را بالباس بلند و مشکی و دیگری نقش امکلثوم (س) را بازی میکردند که بین آن دو صحبتهایی در قالب شعر ردوبدل و اشعار حزنآلود خوانده میشده است که اکنون نیز این مراسم کموبیش در یزد برگزار میشود و احترام خاصی بین مردم دارد.
کارشناس ایرانشناسی ادامه داد: در شبهای احیا، دعای جوشن کبیر خوانده میشده و زمانی که به جمله الغوث، الغوث، خلصنا من النار یا رب میرسیدند، بر ریسمانی که قبلاً آمادهشده است، میدمند و آن را گره میزنند و بدین ترتیب صد گره به ریسمان زده میشود و اعتقاددارند که هرگاه در زمان مرگ این ریسمان را بر گردن اندازند یا دور کفن خود ببندند از آتش جهنم در امان خواهند بود.
رنجبر بابیان اینکه مردم برخی از مناطق استان یزد برای شفای بیماران، با خواندن دعا و دمیدن آن به شیرینی و خوراندن آن به بیمار، طلب بهبود و شفای مریض را مسألت میکردند، عنوان کرد: در روز شهادت حضرت علی (ع) نیز در حسینیه شاه ولی تفت، مراسم نخل گردانی برگزار میشده که اکنون نیز این مراسم رونق خوبی دارد.
وی تهیه آجیل مشکلگشا در شبهای ماه رمضان بخصوص شبهای احیا و قدر را از دیگر رسومات مردمان دیار کویر در ماه ضیافت الهی دانست و اذعان داشت: کسانی که حاجت دارند آجیل را تهیه میکنند و برای این کار، فرد حاجت دار ماهانه مبلغی را کنار میگذارد و پول را به زن مؤمنی میدهد تا آجیل را در مراسم خاصی بین دونماز در میان نمازگزاران تقسیم کند که البته این مراسم بیشتر مخصوص زنان بوده است.
کارشناس ایرانشناسی در یزد آیین کیسه دوزی و لباس مراد را یکی دیگر از آداب سنتی مردم یزد برشمرد و ابراز داشت: در شب 24 ماه رمضان در میان نماز ظهر و عصر پارچهای را به نیت شفا برای بیمار تهیه میکنند و آن را برش میدهند تا کار دوخت روی آن انجام شود، همچنین در یزد، بیشتر زنان برای دوختن پیراهن مراد به مسجد امیر چخماق میروند.
رنجبر ادامه داد: در این مسجد سنگ مرمری است مشهور به سنگ مراد که روی آن کتیبهای حک و بر دیوار محراب نصبشده است؛ گفته میشود دوختن پیراهن مراد در مقابل این سنگ، باعث میشود که حاجت، زودتر برآورده شود و مردم معتقد بودند با این کار اگر فرد مریض باشد شفا مییابد یا برای دختر دم بخت همسر مناسبی پیدا میشود؛ همچنین بعد از دوخت و دوز لباس، شیرینی به حضار تعارف میکردند؛ البته این رسم هنوز هم وجود دارد و نکته جالب این است که مردم اعتقاد داشتند اگر پارچه پیراهن مراد با قیچی بریده شود به حاجتشان نمیرسند و آن را با تیغ میبریدند و همچنین بایستی نخ همرنگ پارچه باشد.
شادی خاص مردم در شب به درک واصل شدن قاتل حضرت علی (ع)
این پژوهشگر تاریخ اضافه کرد: شب بیست و هفتم که شب قصاص ابن ملجم است، مردم در این شب به جشن و سرور میپردازند و اگر مراسم خواستگاری، بله برون، عقد و عروسی دارند در این شب برگزار میکردند. همچنین تازهدامادها در این شب به نوعروسان خود هدیه میدادند که به هدیه بیست و هفتمی معروف است.
وی یکی دیگر از مراسمات در آن شب را لعنت فرستادن بر ابن ملجم و خواندن دعای نادعلی مظهر العجائب دانست و یادآور شد: در این شب، مردان خضاب و زنان حنا میبستند که این رسم احتمالاً در روستاهای یزد انجام میگرفته است. در آن شب مردم لباس نو به تن کرده و به منزل فامیل و اقوام میرفتند که پس از افطار از مهمانان با غذاهای یزدی مانند شولی و کلهپاچه پذیرایی میشد.
کارشناس ایرانشناسی در ادامه تأکید کرد: درگذشته گروهی به نام قاشق زن یا کمچلیزن که اغلب جوانان و نوجوانان بودند به در هفت خانه میرفتند و اشعاری میخواندند و صاحبخانه مقداری مواد خوراکی به آنها میداده است که این خوراکیها به نیت شفا مصرفشده و به بیماران داده میشده است.
رنجبر تصریح کرد: در گذشته نان مخصوصی که به «نان بیست و هفتمی» مشهور است، پخته میشده است و کودکان برای گرفتن آن نان، بهصورت دستهجمعی به خانهها مراجعه و اشعاری را خوانده و نان را طلب میکردند. در این شب، کودکان و نوجوانان مجسمه ابن ملجم را با گونی درست کرده و بر الاغی سوار میکردند و در روستا میچرخانند که مردم نیز اجتماع کرده و با تفریح و شادی آن را آتش میزدند.
این پژوهشگر تاریخ نظافت منازل، خرید لباس نو، تهیه شیرینی و میوههای تازه فصل و برنامهریزی برای دیدوبازدید را از مقدمات برای حلول عید سعید فطر و بزرگداشت آن در بین مردمان مؤمن استان یزد دانست و افزود: طبخ آش معروف به حضرت ابوالفضل (ع) و توزیع آن در صبحگاه عید بین مردم از دیگر آدابورسوم قدیمی این روز در بین یزدیها است.
وی تصریح کرد: در اکثر مناطق استان یزد، بر اساس یک سنت دینی و ارزشی، مردم بلافاصله پس از اتمام نماز عید سعید فطر و قبل از رفتن به منازل خود، بر سر قبور مطهر شهیدان رفته و با به همراه بردن خیرات از قبیل خرما، شیرینی و گل، یاد شهدا و گذشتگان خود را گرامی میدارند.
کارشناس ایرانشناسی در پایان با اشاره به اینکه در بین زنان یزدی نیز رسم است که در روز عید سعید فطر بهصورت دستهجمعی به خانه فردی که جلسات ختم قرآن مجید در طول ماه مبارک رمضان در منزل او برگزارشده است میروند و با دادن هدیه و شیرینی از او تقدیر میکنند، خاطرنشان کرد: نظمبخشی به رفتار افراد، تقویت روحیه همکاری و ایجاد زمینههای وحدتبخش و رفع کدورت از میان افراد از طریق مراسم آشتیکنان که توسط ریشسفیدان انجام میگرفته از دیگر اقداماتی است که در بین مردم رواج داشته است.