به گزارش
تابناک یزدتجارب
تاريخي درس آموزند و راهگشا. درسها و راههايي كه اگرچه شايد بتوان بعضي
آنها را در كتابها خواند و فرا گرفت اما نه همه را و آن هم چه بسا دير و
به قول معروف «يك روز پس از واپسين روز.» لذا بايد ارزش تجارب تاريخي را
دانست و از آنها پشتوانه و توشهيي ساخت براي راه صحيح رفتن و صحيح راه
رفتن. اين خدمتگزار تمام عمر از زمان تحصيلات دانشجويي تاكنون بهدنبال امر
«تشكلگرايي» بودهام. علت اما ريشه در يك تجربه تاريخي در همان دوران
تحصيل داشت.
از زمان ملي كردن صنعت نفت و نخستوزيري دكتر مصدق توجهم به تشكلها جلب شد و نخستين تشكلي كه به اتفاق ياران و دوستان تاسيس كرديم انجمن اسلامي دانشجويان دانشگاه تهران در سال۱۳۲۸ بود كه در خدمت نهضت ملي شدن صنعت نفت نيز قرار گرفت تا اينكه آن روز شوم فرا رسيد و همهچيز در هم پيچيد؛ ۲۸مرداد.
از آن روز و سقوط دكتر مصدق با كودتا، اين فكر در ذهن نگارنده ايجاد شد كه با مردم فقير و بيفرهنگ هيچ نهضتي به مقصود نميرسد و رهايي از فقر و جهل و ثروتمند شدن و دانايي جامعه از مسير «توسعه صنعتي» ممكن است و اين نيز در گرو همدلي و همكاري آحاد جامعه بهخصوص فعالان و دلسوزان اين حوزه در چارچوب «تشكلها»ست، چراكه در فرآيند «تشكلگرايي» است كه شخصيت، ذهنيت و الگوهاي رفتاري انسانها دچار تحول مثبت ميشود و تصميمسازي و تصميمگيريها و بسيج امكانات و همافزايي نيروها براي تغيير در گستره ملي فراهم ميشود.
براين اساس كار تشكلي بهخصوص راهبري تشكلها امري سخت و دشوار است و فقط يك امر تكنيكي نيست بلكه يك «هنر» است و هر قدر تشكلها بزرگتر شوند «هنرنمايي» نيز مشكلتر. اساس هنر راهبري تشكلها استفاده از توان افراد و فياض نمودن ذهن آنان است.
براي تحقق اين امر، وجود فضاي مناسب براي تمرين «دموكراسي» ضرورتي است اساسي؛ يعني آنكه بهعنوان راهبر يك تشكل متكلم وحده نباشيم و همكارانمان را به فكر كردن و ابراز عقيده و مسووليتپذيري تشويق و از نظرات آنان براي تحقق اهداف تشكل استفاده كنيم. در اين صورت است كه «خرد جمعي» كه منطق و اساس «دموكراسي» و ايجاد نهادهاي دموكراتيك است شكل ميگيرد و بارور ميشود.
امروز اما بيشترين ضرورت و امكان تشكلگرايي و حضور تشكلها در فضاي اقتصادي كشور احساس ميشود، چه خوب است با مرور تجارب تاريخي در اين حوزه كه نقطه آغاز آن را در دوران معاصر شايد بتوان تشكيل «مجلس وكلاي تجار» در بيش از يكصد و سيسال قبل نهاد از خطاها هر چه بيشتر پرهيز و نقاط قوت را تقويت كرد.
اكنون كه شاهد تثبيت نهاد قدرتمند اتاق بازرگاني و صنايع و معادن و كشاورزي ايران و صدها تشكل ديگر اقتصادي و صنعتي هستيم شايسته است با آسيبشناسي تجارب گذشته و با استفاده از علوم اجتماعي روز دنيا و بهينهكاوي، در حوزه «كار جمعي» افق روشني در منظومه فكري و فعاليتهاي عملي تشكلگرايي در ميهن عزيزمان ترسيم كنيم.
رييس كنفدراسيون صنعت