های بو ، بی کَس و خُم
جناب آقای مهندس جاوید بخت
پدر عزیز و بزرگوارمان و مدیر کل محترم منابع طبیعی استان کهگیلویه و بویراحمد
پیشاپیش سالی پر از شادکامی برای حضرتعالی و همکاران محترمتان و تمام مردم شریف ایران بالاخص زاگرس نشینان آرزومندیم
اگر جویای احوال فرزندانت « چویل و بیلهر و موسیر و تره و کارده و لیزک و آویشن و ریواس و ... » باشید راستش را بخواهید روزگار بدی داریم
هنوز چشم مان به پرتو آفتاب نیم بند بهاری باز نشده بود که صدای تاراج به گوش مان رسید . صدای تیشه و چاقو و ...
جلسه ای اضطراری ترتیب داده شد
بُن سرخ پیشنهاد داد که فعلا زیر برف بمانیم
ریواس نپذیرفت و گفت من نمی توانم تاب بیاورم
آویشن سرش را پایین انداخت و گفت : من شرمنده ام نمی توانم رایحه ام را از مردم ایل و تبارم دریغ کنم
بیلَهَر برآشفت و گفت دلم هوای تازه میخواهد
تصمیم جمعی بر آن شد هر کس در فرصت مناسب سر از زیر برف برآرد
آمدیم اما کاش نمی آمدیم . داعِش های زمانه تیر خلاص بر پیکرمان می زنند
پدر عزیزتر از جانمان : نظریه مدیریت علمی تِیلور فقط بهره وری اقتصادی نیست . بخش دیگری هم دارد مدیریت بهینه منابع..!
آیا گلوهای بریده ی ما را در ایست بازرسی پلیس راه ورودی از سمت شیراز دیده ای ؟
آیا ناله های کودک نوپای رفیقم « بیلَهَر » را در چهارراه های یاسوج می بینی ؟
آیا رگ برگ های خشکیده ی « کاردِه » را در دستان جوانان سبیلوی شلوار پلنگی در مسیر جاده ها می بینی ؟
آیا کلکسیون سرهای بریده ی من و دوستانم را در بازار خانم « ع » دیده ای ؟
آیا تاکنون این همه مزار بی جسد را در دامنه های دنا دیده ای ؟
کَنگَر امسال بیشتر از هر سال خود را به تیغه های خار مجهز کرد اما بعید میدانم از آتش آش کَنگَر در امان بماند .
پدر مهربان و عزیزمان :
حاکمیت ،حضرتعالی را به عنوان پدر نیابتی ما انتخاب کرده . ششم اردیبهشت ۱۴۰۱ برای تان جشن گرفتیم . کاری کن و نگذار در زیر چکمه های لشکر اسکندر ناکام بمانیم
ما هم بدمان نمی آید تن نحیف مان اسکناسی شود برای خانواده ای و دل کودکی را با خرید اسباب بازی شاد کرد . اما به موقع . هنوز زمان بهره وری از ما نرسیده . کافی است ابتدا با ارشاد و راهنمایی در غیر اینصورت با برخورد قهری لشکر یغماگران طبیعت را متوقف نمایید .
فرزندان شما موسیر ، تره ، کارده ، بُن سرخ ، بیلهر ، کنگر ، آویشن ، ریواس و ...