بررسی روزنامه های صبح کشور؛
اخبار روزنامه‌ها در آخرین شنبه سال با یک پدیده جدید همراه است. حسین شریعتمداری در سرمقاله کیهان، رسیدن به یک توافق هسته‌ای را محال می‌داند و در مقابل گزینه‌هایی مانند قطع همکاری با خودروسازان اروپایی و بستن تنگه هرمز را ...
کد خبر: ۱۳۶۳۲
تاریخ انتشار: ۲۳ اسفند ۱۳۹۳ - ۱۱:۰۳ 14 March 2015

به گزارش تابناک گیلان،اخبار روزنامه‌ها در آخرین شنبه سال با یک پدیده جدید همراه است. حسین شریعتمداری در سرمقاله کیهان، رسیدن به یک توافق هسته‌ای را محال می‌داند و در مقابل گزینه‌هایی مانند قطع همکاری با خودروسازان اروپایی و بستن تنگه هرمز را مورد توجه قرار داده است. رفتن توافق احتمالی هسته‌ای به شورای امنیت، همگرایی انتخاباتی سه گروه اصولگرا، احتمال همکاری انتخاباتی ناطق نوری و اصلاح‌طلبان و ادامه حواشی حمله به علی مطهری در شیراز دیگر مطالب مهم روزنامه‌های اول هفته هستند.

کیهان: توافق هسته‌ای محال است، ایران می‌تواند تنگه هرمز را ببندد!

حسین شریعتمداری در شروع یادداشت روز کیهان با عنوان «توافق هسته‌ای محال است!» نوشته: شاید کسانی این نگاه را «بدبینانه» تلقی کنند ولی همه شواهد و نشانه‌های موجود حکایت از آن دارند که نگاهی «واقع‌بینانه» است و آن، این که چالش هسته‌ای کشورمان با حریف «نقطه پایان» ندارد و رسیدن به توافقی که در آن حق ایران اسلامی به رسمیت شناخته شده باشد، «ناممکن» و «محال» است. چرا که چالش هسته‌ای یازده ساله با ۵+۱ و پیش از آن با تروئیکای اروپایی فقط تابلوی هسته‌ای دارد ولی ماهیت و موضوع آن «هسته‌ای» نیست. آمریکا چالش هسته‌ای را بهانه‌ای برای تحریم‌ها می‌داند و تحریم‌ها را «کارآمدترین حربه»! برای مقابله با پیشرفت و جهان‌شمولی ایران اسلامی تلقی می‌کند. حالا اگر دشمنی آمریکا با موجودیت جمهوری اسلامی ایران را هم به صورت مسئله اضافه کنیم، نتیجه می‌گیریم که از نگاه آمریکا و متحدانش چالش هسته‌ای ادامه درگیری‌های سی و چند ساله و از جمله، صحنه دیگری از جنگ ۸ ساله است. بنابراین، «لغو تحریم‌ها» که در مذاکرات هسته‌ای دنبال می‌کنیم، مانند آن است که از حریف انتظار داشته باشیم در میدان جنگ با ایران اسلامی، کارآمدترین اسلحه خود را زمین بگذارد! و بدیهی است که نگذاشته و نمی‌گذارد. کسانی که از مذاکرات هسته‌ای نتیجه دیگری را انتظار دارند، جغرافیای مذاکرات را آنگونه که واقعاً هست نمی‌بینند و به جای آن که با نگاه به «شناسنامه مذاکرات» که «غیر هسته‌ای» است، مسیر حرکت خود را تنظیم کنند، به «تابلوی مذاکرات» که آدرسی غلط می‌دهد چشم دوخته‌اند.

شریعتمداری پس از اصرار بر نظر خود، در پایان سرمقاله کیهان نوشته: تأکید بر این واقعیت که چالش هسته‌ای هرگز نقطه پایانی ندارد و رسیدن به «توافق» با حریف «ناممکن» و «محال» است، از آن جهت ضروری است که؛

الف: برخی از مسئولان محترم کشورمان برخلاف آنچه انتظار می‌رفت و می‌رود، از فراز و نشیب چالش ۱۱ ساله هسته‌ای درس نگرفته‌اند و هنوز با خوشبینی غیرموجه و بی‌دلیل به نتیجه مذاکرات می‌نگرند. بدیهی است که چنانچه این طیف از مسئولان محترم نگاه خویش را از تابلوی مذاکرات به «شناسنامه مذاکرات» برگردانند، کلید لغو تحریم‌ها را در قفل مذاکرات نمی‌چرخانند.

ب: اگر بپذیریم که حریف از چالش هسته‌‌ای به عنوان یک بهانه برای تحریم‌ها استفاده می‌کند و هرگز از آن دست نمی‌کشد، بی‌تردید، برای عبور از تحریم‌ها به راه‌کارهای دیگری روی می‌آوریم و بسیاری از ظرفیت‌های بر زمین مانده داخلی را به کار می‌گیریم که رویکرد به اقتصاد مقاومتی از جمله آنها و بااهمیت‌ترین آنهاست.

ج: چنانچه ما نیز به مذاکرات هسته‌ای به عنوان آوردگاه و میدان جنگ با حریف نگاه کنیم، به جای امتیازدهی برای جلب اعتماد طرف مقابل، که می‌دانیم بی‌نتیجه است، پاشنه آشیل حریف را نشانه می‌رویم و از اهرم‌های فراوانی که در اختیار داریم برای ضربه زدن به آمریکا و متحدانش استفاده می‌کنیم. به عنوان مثال، چرا مجلس شورای اسلامی، طرحی را به تصویب نمی‌رساند که براساس آن، کشورهای اروپایی همراهی کننده با تحریم‌های آمریکا را از اولویت مبادلات تجاری کشورمان خارج کند. هم اکنون کارخانه عظیم «رنو» و «پژو سیتروئن» فرانسه به برکت روابط اقتصادی پرحجم با ایران نفس می‌کشد و قطع این رابطه می‌تواند فرانسه را با بحران اقتصادی بزرگی روبرو کند و یا در حقوق بین‌الملل فصلی با عنوان حق مقابله به‌مثل -RETALIATION- آمده است. این فصل به کشوری که حق قانونی آن از سوی یک یا چند کشور دیگر نقض گردیده اجازه مقابل به مثل داده است. جمهوری اسلامی ایران می‌تواند در واکنش به قطعنامه اتحادیه اروپا که تعهدآور بین‌المللی نیست، از این حق استفاده کند و تنگه هرمز را به روی نفتکش‌های حامل نفت برای کشورهای اروپایی تحریم کننده ایران ببندد. گفتنی است کشورهای اروپایی مجاز به خرید یا نخریدن نفت ایران هستند ولی قطعنامه اتحادیه اروپا تصریح دارد که این اقدام برای مقابله با جمهوری اسلامی ایران است. بنابراین جمهوری اسلامی ایران نیز با استناد به «کنوانسیون ۱۹۵۸ ژنو» و «کنوانسیون ۱۹۸۲ جامائیکا» که مدلول آن نظام حقوقی آبراهه‌های بین‌المللی و حق عبور کشتی‌هاست، می‌تواند عبور نفتکش‌های حامل نفت برای کشورهای اروپایی تحریم‌کننده ایران و یا کشتی‌های اروپایی حامل کالا برای کشورهای منطقه را ممنوع اعلام کند و...

د: اگر آنگونه که شواهد و نشانه‌ها حکایت از آن دارند، بر این باور باشیم که چالش هسته‌ای فقط یک بهانه برای تحریم‌هاست، دلیلی ندارد که همه توان کشور را درگیر مذاکرات کنیم و می‌توانیم سطح مذاکرات را هم از مقامات بلندپایه- وزیر خارجه- به سطح کارشناسان و مدیران کل تنزل بدهیم.

همین جا گفتنی است که ادامه مذاکرات به دو علت ضروری است. اول؛ اثبات غیرقابل اعتماد بودن آمریکا و دوم آن که تیم هسته‌ای کشورمان به لحاظ فنی و حقوقی که مبنای قانونی مذاکرات است نسبت به حریف دست برتر را دارد.


مذاکرات هسته‌ای: بیانات رهبر انقلاب و شروع کار در شورای امنیت

موضوع مذاکرات هسته‌ای ذیل بیانات رهبر انقلاب در جمع اعضای مجلس خبرگان رهبری و نیز انتشار خبر مذاکرات 5+1 برای گنجاندن توافق هسته‌ای در یک قطعنامه شورای امنیت مورد توجه روزنامه‌های شنبه قرار گرفته است.

الهه کولایی استاد دانشگاه تهران در سرمقاله روزنامه دولتی ایران با عنوان «پیامدهای بازنگری تحریمها در سازمان ملل» نوشته: آن گونه که در خبرها آمده است، قدرت‌های بزرگ جهانی، روند مذاکره برای بازنگری در تحریم‌های ایران در «شورای امنیت» سازمان ملل را آغاز کرده‌اند. بر این اساس، روند شکل ‌گیری مذاکره بین جمهوری اسلامی ایران و قدرت‌های بزرگ جهان در قالب گروه 1+5 می‌تواند پایانی باشد بر تحریم‌های ظالمانه و بی‌سابقه‌ای که در شورای امنیت سازمان ملل متحد علیه کشور ما در طول سال‌های گذشته به اجرا در آمده است. اراده سیاسی، هشیاری و انباشت تجربه دیپلماتیک در گروه مذاکره کننده جمهوری اسلامی ایران موجب شد آنان ارجاع پیشنهاد ارائه توافق نهایی احتمالی را به شورای امنیت پیگیری کنند. همین نکته، بیانگر نگاه تیزبینانه و کارشناسی تیم مذاکره کننده ایرانی است، زیرا برای پایان دادن به روند خسارت بار تحریم‌ها و دفاع از منافع مردم ایران، وارد کردن مهم‌ترین نهاد سازمان ملل به توافق، ضرورتی حیاتی است که خوشبختانه مورد توجه لازم قرار گرفته است. روند تصویب قطعنامه‌های سازمان ملل متحد الزامی می‌سازد که این توافق‌ها، بار دیگر از کانال قدرت‌های بزرگ جهانی به این نهاد باز گردد و برای پایان دادن به تحریم‌های بین‌المللی علیه ایران، مجدداً اجماعی میان اعضای محوری این شورا شکل گیرد تا پایان اعمال فشارهای غیر منطقی و نادرست علیه ایران، رسمیت جهانی پیدا کند.

از منظری دیگر، به نظر می‌رسد در شرایطی که دولت امریکا با فشار جنگ‌سالاران و گروه‌های افراط گرای داخلی خود مواجه است و این گروه‌ها راهکار مقابله با این مذاکرات را در تهدید یافته‌اند، تقویت گرایش همراهی و همکاری بین‌المللی، فراتر از مسائل صرفاً سیاسی داخل امریکا، راهکار مناسبی برای به نتیجه رساندن تلاش‌های یکی -دو سال اخیر در چارچوب این مذاکرات است.

عزم و اراده بین المللی برای بهره‌مندی از توانمندی‌های غیر قابل چشم پوشی جمهوری اسلامی ایران برای پایان دادن به چالش‌های منطقه استوار است. پیشنهاد هوشمندانه آقای دکتر ظریف برای ارجاع این موافقت میان جمهوری اسلامی ایران و قدرت‌های بزرگ جهانی به شورای امنیت نیز به خوبی نشان دهنده تدبیر و درایتی است که در این پیشنهاد نهفته است و می‌تواند وضعیت نابسامان کنونی را پایان بخشد و شرایط مناسبی فراهم آورد که جمهوری اسلامی ایران بتواند به عنوان یک بازیگر فعال، مؤثر و تقویت کننده صلح و ثبات در این منطقه از جهان، از همه ظرفیت‌های خود برای ارتقای منافع مردم ایران و سراسر منطقه در کنار بازیگران منطقه‌ای و فرا منطقه‌ای به درستی بهره ‌گیری‌کند.

سیدمحمد اسلامی در سرمقاله روزنامه خراسان، تلاش کرده است که به این پرسش پاسخ دهد که اگر «اگر قطعنامه مناسب تصويب نشود؟» چه می‌شود. وی در پایان سرمقاله خراسان نوشته: واقعيت اين است که تمام آن چه گفته شد فقط درباره امکان حقوقي صدور چنين قطعنامه اي بود. به عبارت ديگر ممکن است شوراي امنيت در حمايت يا تاييد توافق جامع قطعنامه اي تصويب کند که به لحاظ حقوقي از قوت کافي برخوردار نباشد. در اين صورت، بود و نبود چنين قطعنامه اي در عمل براي ايران تفاوتي نخواهد کرد. در مذاکرات ايران با کشورهاي 1+5 براساس توافق ژنو، «هيچ چيز مورد توافق قرار نگرفته است، مگر اين که همه چيز مورد توافق قرار گيرد.» به عبارت ديگر اين قطعنامه احتمالي بايد قبل از طرح در صحن علني شوراي امنيت به ايران ارائه شود. هرگونه نقص در پيش نويس قطعنامه شوراي امنيت به معناي به نتيجه نرسيدن تمام مذاکرات تا به امروز خواهد بود. بنابراين مذاکرات مانند هميشه تعيين کننده است، اما نهايي نشده است. آمريکايي ها تا لحظه آخر مي توانند حصول توافق را از بين ببرند.همانطور که روز گذشته «برنادت ميهان»، سخنگوي شوراي امنيت ملي آمريکا در بيانيه‌اي که مي تواند پيچيدگي جديدي در روند مذاکرات ايجاد کرده و حتي هر گونه توافق را زير سوال ببرد خاطرنشان کرده است: «آمريکا تعهدات سياسي اين کشور تحت توافق با ايران را به تعهدات الزام‌آور از طريق قطعنامه شوراي امنيت تبديل نخواهد کرد.»

جدای از کیهان که خواسته با سرمقاله خود، زمین بازی در باره مذاکرات هسته‌ای را تغییر دهد، دیگر روزنامه‌های اصولگرا مانند وطن امروز و جوان، مطلب خاصی در باره مذاکرات هسته‌ای ندارند، ولی رسالت در سرمقاله خود با عنوان « خنجر از پشت!» به بازنشر بیانات روز پنج‌شنبه رهبر انقلاب پرداخته است.


اصلاح‌طلبان به دنبال مجلس اعتدالی!

روزنامه‌های شنبه با درج اخبار مربوط به روابط جبهه پایداری با جمعیت ایثارگران و موتلفه از سویی و نیز احتمال همراهی ناطق نوری با اصلاح‌طلبان در انتخابات مجلس دهم، به انتخابات مهم سال آینده پرداخته‌اند.

محسن رهامی رئیس کمیته انتخابات جبهه اصلاحات در یادداشتی با عنوان « لزوم تشکیل مجلس اعتدالی» در روزنامه آرمان نوشته: دو جناح اصولگرا و اصلاح‌طلب نقاط مشترک فراوانی دارند. بهتر اين است كه این دو جریان براساس اشتراکاتی که در اداره کشور دارند به یکدیگر نزدیک شوند، بر اشتراکهای خود تأکید بیشتری ورزند و سعی کنند از نقاط افتراق فاصله بگیرند تا کشور دچار قطب‌بندی نشود. به هر مقدارجناح اصولگرای سنتی و معتدل که به مبانی انقلاب و به مبانی فکری حضرت امام پایبند هستند با جناح اصلاح‌طلبی که ذاتا به مبانی انقلاب و حضرت امام معتقدند نزدیکتر شوند در آن صورت است كه فضا برای افراطیون و تندروها تنگ‌تر خواهد شد و اگر این دو جناح از یکدیگر دورتر شوند فضا برای افراطیون و تندروها و فعالیت آن‌ها بازتر خواهد شد. این تندروها سابقه‌ زیادی در انقلاب و همراهی با حضرت امام در جهت پیروزی انقلاب اسلامی در مبارزه عليه رژیم شاه ندارند و اگر این تندروها به سمت کرسی‌های قدرت حرکت کنند با اندیشه‌های خود کشور را با مشکلات عدیده‌ای روبرو خواهد کرد. اين مسئله از چالشهایی بود که در هشت سال گذشته درحوزه‌های داخلی، بین‌المللی و فرهنگی با آن روبرو بودیم. علت آن نيز این بود که از سال 75 بین دو جناح اصولگرا و اصلاح‌طلب اختلاف به وجود آمد. متأسفانه بعدازاین سال‌ها اصلاح‌طلب‌ها نسبت به آقای هاشمی و آقای ناطق نوری تندروی کردند و عملا جریان ریشه‌دار، سنتی و انقلابی جامعه از دور کنار کشیدند و میدان به دست افرادی افتاد که به هیچ‌کدام از جریان‌های اصلاح‌طلب و اصولگرا احترام نگذاشتند و کوشیدند این دو جناح ریشه‌دار را از دور خارج کنند. در طول هشت سال زعامت دولت احمدی‌نژاد نیز نسبت به جناحهای اصلاح‌طلب و اصولگرا، تندروی شد و بزرگان این دوجریان مانند آیت‌ا... هاشمی رفسنجانی، آیت‌ا... ناطق نوری، مرحوم عسگراولادی و آقای لاریجانی به‌دفعات مورد هجمه و بی‌احترامی واقع شدند و درمکان‌های مقدسی مثل حرم حضرت معصومه(س) و حرم امام‌خمینی(ره) به این بزرگان توهین شد. همه این موارد نشان می‌دهد که جناح تندرو که نه به ارزشهای اخلاقی، نه به شخصیت‌های حقیقی انقلاب و نه به معیارهای انقلاب پایبند است در غیاب جناح اصولگرا و اصلاح‌طلب سنتی میدان‌دار شدند و هدف اصلی‌شان دست‌اندازی به بیت‌المال و شکستن حریم‌های مقدس و ایجاد اختلاف بین بزرگان اصولگرا و اصلاح‌طلب بود. بنابراین برای اینکه چنین مواردی مجددا اتفاق نیفتد و جلوی این‌گونه خسارت‌های سنگین در آینده برای نظام و انقلاب گرفته شود باید دو جناح دلسوز که چندين مورد نقاط اشتراک دارند در کنار هم قرار گیرند تا در ادامه مجلس فعلی، بازهم مجلسی معتقد به انقلاب و نظام در جهت منافع مردم و انقلاب اسلامی به وجود آورند با این فرق که در مجلس آینده تندروها نتوانند به مجلس راه پیدا کنند و عرصه مدیریتی کشور را با مخاطراتی که همگان شاهد آن بودیم روبرو نسازند.

ظاهرا اصولگرایان چندان موافق نسخه ارائه شده توسط رهامی نیستند. رسالت « نشست سه جانبه جبهه پايداري، جمعيت ايثارگران و حزب موتلفه اسلامي» را مورد توجه قرار داده و نوشته: نمايندگان شوراي مركزي جبهه پايداري، جمعيت ايثارگران و حزب موتلفه اسلامي پنج شنبه گذشته نشست مشتركي برگزار كردند. به گزارش روابط عمومي جبهه پايداري در اين نشست كه آقايان مرتضي آقا تهراني، حسين فدايي و محمد نبي حبيبي و جمعي از اعضاي شوراي مركزي اين سه تشكل حضور داشتند مهمترين تحولات سياسي كشور و منطقه را مورد بحث قراردادند.

گفتني است پيش از اين نشست هاي متعدد دو جانبه بين حزب موتلفه اسلامي، جبهه پايداري و جمعيت ايثارگران برگزار شده بود.اين اولين نشست سه جانبه بين اين تشكلها است كه برگزار مي‌شود همين خبر مي افزايد سه تشكل ياد شده در مورد فرآيند شكل گيري همگرايي هرچه بيشتر اصولگرايان، شرايط كنوني كشور، چالش ها و آسيب هاي پيش رو و راهبردهاي سياسي به ديدگاههاي مشتركي رسيدند. همين خبر حاكي است نشست سه جانبه سه تشكل حزب موتلفه اسلامي،جمعيت ايثارگران و جبهه پايداري در دفتر مركزي جبهه پايداري در تهران برگزار شد.

محمد نبي حبيبي دبير مديركل حزب موتلفه اسلامي در گفتگو با رسالت در مورد نشست سه جانبه حزب موتلفه اسلامي، جبهه پايداري و جمعيت ايثارگران گفت: چهارشنبه گذشته ما يك نشست پر بار توام با محبت و صميميت را برگزار كرديم.وي افزود: فرآيند شكل گيري همگرايي اصولگرايان با اين نشست اخير شتاب بيشتر گرفته است. ما در گذشته با دو تشكل ياد شده نشست هاي خوبي داشتيم و در مورد چالش هاي پيش روي جريان اصولگرايي و راهبردهاي سياسي به ديدگاه هاي مشترك رسيديم. در اين نشست ديديم هر سه تشكل در مورد شرايط كنوني كشور، تهديدها و فرصت ها يك جور فكر مي كنند. بويژه در آسيب شناسي هايي كه داشتيم به نقطه نظرهاي مشترك رسيديم. حبيبي گفت: هر چند زود است در مورد سازو كار حقوقي انتخابات آينده و توافقات گفته شود اما دراين مورد هم ما اختلاف جدي نداريم و در مورد اركان اين تصميم سازي توافقات خوبي كرديم. همچنين لطف‌الله فروزنده عضو شوراي مرکزي جمعيت ايثارگران انقلاب اسلامي در گفتگو با تسنيم، با اشاره به نشست مشترک جبهه پايداري، جمعيت ايثارگران و حزب مؤتلفه اسلامي که روز گذشته برگزار شد، گفت: در اين جلسه بر ضرورت وحدت بين نيروهاي اصولگرا تأکيد شد.فروزنده خاطرنشان کرد: همدلي بين نيروهاي اصولگرا و ايجاد سازوکاري مشخص براي دستيابي به وحدت حداکثري از ديگر اهداف اين نشست بود.

سخنگوي جمعيت ايثارگران انقلاب اسلامي خاطرنشان کرد: هدف اين نشست، تجميع تمامي نيروهاي اصولگرا زير يک بيرق است. ان‌شاءالله با وحدت، همدلي، ايثارگري، پايداري در اصول و نوآوري در روش فعاليت اصولگرايان ادامه خواهد داشت.

در نتیجه نگرانی از برگزاری جلسه فوق است که روزنامه آرمان در شروع مطلبی با عنوان «موتلفه شریك اقدامات پایداری؟» نوشته: «سازش انتخاباتی جبهه پایداری و جریان انحرافی»، «در مورد شرایط كنونی كشور به یك شكل می‌اندیشیم»، دو جمله فوق در نگاه اول هیچ مفهوم مشترك یا متضادی را به ذهن متبادر نمی‌سازند اما وقتی كه به خاستگاه این جملات و واقعیات پشت آنها توجه شود متوجه تضادها و تناقض‌های بسیار خواهیم شد. جمله اول مربوط به تیتر هفته‌نامه «شما» به‌عنوان ارگان رسمی حزب موتلفه اسلامی است. تیتری كه در پی نوشتاری را به همراه دارد كه در یک جای از عدم ثبات سیاسی جبهه پایداری سخن می‌راند و در جای دیگر این جبهه را جدای از حمایت آیت‌ا... مصباح می‌داند و در آخر نیز این جبهه را به رفتاری قبیله‌ای متهم کرده و این جبهه را زائده و همکار و همراه جریان انحرافی می‌نامد. مقاله‌ای كه عملا جبهه پایداری را به حمایت از جریان انحرافی متهم می‌نماید. از سوی دیگر غفوری‌فرد از اعضای شاخص موتلفه اسلامی نیز در مقاطعی با به كار بردن تعبیر های تندی از جمله «الان که ائتلاف بزرگ اصولگرایان متوقف شده است، جبهه پایداریبشکن می‌زند» یا اینكه «پایداری عقبه اجتماعی ندارد» یا «جبهه پایداری حالا که اجازه یافته سوار قطار اصولگرایی شود، باید سرجای خود بنشیند، نه‌جای دیگران» حملاتی را علیه این جبهه روا داشته بود. اما حال به جمله دومی كه در سطر اول به آن اشاره شده است می‌رسیم. جمله دوم به نقل از محمدنبی حبیبی، دبیركل حزب موتلفه اسلامی بیان شده است. اشاره جمله نیز به نشست مشتركی است كه روز چهارشنبه میان سه تشكل اصولگرای پایداری، موتلفه و ایثارگران برقرار شد.

از سوی دیگر روابط اصلاح‌طلبان و ناطق نوری در کانون توجه چند روزنامه اصلاح‌طلب قرار گرفته است. اعتماد در بخشی از مطلبی با عنوان «جزييات پنج ديدار انتخاباتي اصلاح طلبان و ناطق نوري» از قول محسن رهامی نوشته: ايشان هنوز رسما نظر خود را در مورد ليست انتخابات اعلام نكرده اند. در انتخابات رياست جمهوري يازدهم نيز جلساتي با آقاي ناطق داشتيم و نظر اين بود كه اگر زمينه براي آمدن آقاي هاشمي و رييس دولت اصلاحات فراهم نشود، ما از او دعوت به حضور كنيم. آن زمان آمدن آقاي دكتر عارف و آقاي روحاني قطعي نبود. در واقع نظر ما اين است كه افرادي مانند آقاي هاشمي و آقاي ناطق موجب وحدت شوند و انسجام ميان نيروهاي دو جناح باشند. از او مي خواهيم يا شخصا وارد انتخابات مجلس شود يا اينكه نيروهايي كه با او ارتباط دارد و مورد قبول او هستند، وارد شوند. به هر حال آنها نيروهاي معتدل كشور هستند و خودشان نيز توسط نيروهاي افراطي آسيب ديده اند. در گذشته در حرم امام رضا نيروهاي افراطي نه تنها احترام آيت الله ناطق بلكه احترام حرم امام رضا را نگه نداشتند و مانع سخنراني آيت الله ناطق شدند. به او اهانت كردند و سخنراني او را به هم زدند. همين كار را نيروهاي افراطي در حرم حضرت معصومه در مورد آقاي لاريجاني انجام دادند. در نظر افراطيون فرقي بين اصلاح طلبان و اصولگرايان نيست. همين برخوردي كه اخيرا در شيراز نسبت به آقاي مطهري انجام شد و من آن را شديدا محكوم مي كنم. در مشهد نسبت به فائزه هاشمي برخورد شد. نيروهاي افراطي فرقي بين هادي غفاري و آقاي مطهري قائل نيستند. از نظر آنان هر كسي دم از اعتدال و تعقل مي زند نبايد ميدان داشته باشد. همين موضوع موجب نزديك شدن نيروهاي اصلاح طلب و اصولگراي معتدل شده است. اين دغدغه مشترك ما است. البته نشست ما با آقاي ناطق نشست حزبي نبوده است. او به عنوان شخص حقيقي و رييس حوزه علميه لواسانات حضور داشت.


تبعات حمله به علی مطهری برای بخش‌هایی از دولت روحانی

آخرین روند در جریان اخبار مربوط به حمله به علی مطهری در شیراز، انتقاد به بخش‌هایی از دولت یازدهم است. جمهوری اسلامی، امروز هم سرمقاله خود با عنوان « متهم، قاضی شد!» را به این موضوع اختصاص داده و در پایان آن نوشته: دولت اگر نتواند فضای کشور را برای آزادی بیان مساعد کند، به وظیفه حاکمیتی خود عمل نکرده است. نکته بسیار هشدار دهنده اینست که بعضی استانداران و فرمانداران دولت کنونی فضا را برای سخنرانی مخالفان دولت مساعد می‌نمایند ولی وقتی نوبت به نیروهای مستقل یا موافق دولت می‌رسد همان استانداران و فرمانداران، اراده‌ای برای تامین امنیت سخنرانان و مجالس سخنرانی ندارند. نمونه روشن این وضعّیت اسفبار را طی ماه‌های اخیر در همین شیراز دیده‌ایم. فقط 18روز قبل از ماجرای هتک حرمت دکتر علی مطهری در شیراز، یکی از سردمداران جناح افراطی مخالف دولت در فضائی آکنده از نهایت آرامش و امنیت به سخنرانی پرداخت و هرچه خواست نثار مسئولین اجرائی کشور کرد. در هفته‌ها و ماه‌های قبل از آن نیز چند نفر از سران همان جناح بر همین منوال در شیراز سخنرانی کردند و کسی متعرض آنها نشد. حال سوال اینست: درحالی که حاکمیت جناح معتدل است چرا افراد مستقل و غیروابسته‌ای مانند دکتر علی مطهری نباید بتوانند در شهری سخنرانی کنند که مخالفان دولت در نهایت آزادی سخنرانی می‌کنند و هرچه می‌خواهند می‌گویند؟ آزادی افراطیون و مخالفان دولت را هر چند می‌توان به معنای سعه صدر دولت تفسیر کرد، ولی محروم شدن افراد مستقل را باید به معنای ضعف دولت دانست.

در چنین وضعیتی، دولت نباید به جای برکنار کردن افراد ضعیف به آنها مسئولیت پیگیری همان ماجرائی را بسپارد که خود در آن متهم هستند. دولت می‌خواهد با نشاندن متهم به جای قاضی، رضایت چه کسی را جلب کند؟ مضروب یا ضارب و یا مردم را؟ ضارب که مجرم است، مضروب و مردم نیز از همه چیز خبر دارند و خواهان مجازات ضاربان و عزل قاصران هستند. پس دولت با این کارها دنبال چیست؟

صادق زیباکلام هم در یادداشتی با عنوان «زنگ‌خطر برای دولت» در روزنامه آرمان نوشته: حادثه شیراز در بردارنده دو نکته اساسی است که هر کدام می‌تواند یک زنگ خطر باشد. نکته اول آنکه ممکن است شرایط به دوران اصلاحات، یعنی زمانی که گروه‌های تندرو تجمعات را بر هم می‌زدند، بازگردد. حرکتهایی که در دوران احمدی‌نژاد کمتر مشاهده شد چراکه در این دوران اساسا مسئولین خیلی کم و به ندرت اجازه برگزاری تجمعات را می‌دادند حال آنکه در دولت یازدهم اجازه تجمعات بیشتر شده است به ويژه در دانشگاه‌ها که ممکن است بار دیگر گروه‌های تندرو فعال شوند و بخواهند بار دیگر داستان دوران اصلاحات را تکرار کنند بدین معنا که اقلیتی 150نفری با شعارهایی به سخنرانان و دانشجویان هجمه وارد می‌کردند و جلسات را برهم می‌زدند؛ اگر چنین شرایطی اتفاق بیفتد یعنی گروهی که تنها 8 درصد آرا را از آن خود کرده است می‌خواهد نظرات خودش را به 40درصدی که به آقای روحانی رای دادند تحمیل کند. در عین حال جای سوال است که نیروی انتظامی که مسئول برقراری امنیت شهر است در آن چند ساعتی که این افراد به آقای مطهری حمله کردند آیا از قبل این موضوع را رصد کرده بوده یا نه؟ جا دارد از برخی مدیران یک سوال ساده پرسیده شود و آن اینکه اگر آقایان حمید رسایی، الیاس نادران یا حجت‌الاسلام نبویان سخنران می‌بودند و عده‌ای از دانشجویان اصلاح‌طلب آمده بودند و متعرض شده بودند و آیا رفتار چند روز گذشته اتفاق می‌افتاد این آقایان فریاد برنمی‌آوردند؟ بعد دیگر داستان غم‌انگیز شیراز آن است که متاسفانه استاندار فارس حداقل غیرمستقیم در این مسئله مقصر بوده است، در این راستا سوالی که مطرح می‌شود این است که ظرف 18 - 19 ماه گذشته از برخی عزل و نصب‌های آقای روحانی گلایه می‌شد که بیشترین گلایه متوجه زیرمجموعه وزارت کشور بود؛ باید در پرانتز تاکید کرد به هیچ عنوان گفته نمی‌شود آنچه در دوران آقای احمدی‌نژاد اتفاق افتاد یعنی کنار گذاشتن برخی مدیران لایقی که در دوران گذشته مسئولیت داشته‌اند در این دولت نیز رخ دهد، اما گلایه از این دسته مدیرانی بوده است که اساسا با اصولگرایان تندرو غیرمستقیم و ناخواسته قرابت دارند یا در دوران احمدی‌نژاد نه به لحاظ شایستگی بلکه به دلیل ملاحظات سیاسی در مسئولیت ابقا شده‌اند که لازم است دولت اعتدال در این زمینه تدبیر و اقدام سریع انجام دهد. لازم است به یک نکته دیگر هم اشاره کرد و آن لحاظ کردن خواسته نمایندگان در عزل و نصب‌های استانی است که گاه مشورت را با مداخله اشتباه می‌گیرند لذا تصور می‌کنند می‌توانند در حوزه انتخابیه‌شان به علت نفوذی که دارند مدیران اجرایی یک استان را عزل یا نصب کنند. از این بابت باید گفت آقای احمدی‌نژاد بسیار خوب عمل می‌کرد چرا که هرگز اجازه نمی‌داد کسی در این زمینه دخالت کند در حالی که برخی از عزل و نصب‌های دولت یازدهم تحت تاثیر و نفوذ نمایندگان مجلس بوده است که در این زمینه لازم است آقای روحانی قرص و محکم بایستد و اجازه ندهد دخالتی در این راستا صورت بگیرد. همچنین لازم است اشاره شود دولت نباید اجازه دهد گروه‌های تندرو بار دیگر فعال شوند و به صحنه بیایند و وقایع گذشته را تکرار کنند. بنابراین رئیس‌جمهوری باید رسیدگی جدی به عزل و نصب‌هایی که توسط زیرمجموعه وزارت کشور صورت گرفته است را در دستور کار خود قرار دهد و حتی لازم است در این زمینه افرادی که مسئولیتی داشته‌اند تغییر کنند و به جای آنها افرادی که با دولت همسویی بیشتری دارند جایگزین شوند. در نهایت به نظر می‌رسد مجموعه دولت باید قاطعیت بیشتری از خود نشان دهد و وزیر کشور به عنوان جانشین فرمانده کل قوا در نیروی انتظامی تدبیر لازم را برای حفظ و حراست از امنیت شهرها به کار بندد چرا که تامین امنیت نمی‌تواند براساس سلیقه سیاسی و جانبدارانه صورت گیرد. امنیت چپ و راست نمی‌شناسد و هیچ منصفی حاضر نیست به بهانه‌های سیاسی امنیت شهروندان را تحت‌الشعاع قرار دهد. لذا کسانی که اقدام به چنین رفتارهایی کرده‌اند نه رعایت کرامت انسانی و اخلاق سیاسی در نحوه رفتار با رقیب را مدنظر قرار داده‌اند نه برای امنیت شهروندان ارزش قائل شده‌اند.


منبع: تابناک
اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار