اعلام اعیاد مذهبی طبق کشور عربستان نشانه نان به نرخ روز خوردن علما و روحانیت است / بودن خانه خدا در عربستان هیچ دلیل و یا برهان محکمی را برای ما ایجاد نخواهد کرد که اعیاد مذهبی را براساس آنها اعلام کنیم
با نزدیک به شدن به اعیاد مذهبی از جمله عید سعید قربان و یا عید فطر متاسفانه بعضی از علما و روحانیت منطقه کردستان برای اعلام این اعیاد مهم و مبارک به کشور عربستان نگاه میکنند و هر وقت عربستان این اعیاد را اعلام کنند این علمای و روحانیت هم اعلام خواهند کرد.
به گزارش تابناک کردستان، عید سعید قربان امسال همانند مابقیه سالها گذشته دوباره مورد مناقشه علما و روحانیت عوام قرار گرفت و این علمای و روحانیت بدون مطالعه و درک کافی از مسائل دینی متاسفانه برای جامعه مشکلات زیادی ایجاد کردند و یک نوع تفرقه در بین مردم شکل دادند، اما این تفرقه نه توسط دشمنان و جریانها غیر دینی بلکه توسط علما و روحانیت شکل گرفته است که از یک طرف ادعای دینی بودن دارند و از طرف دیگر با این تفرقه زمینهها لازم را برای جریانها غیر دینی فراهم میکنند و میتواند ادعا کرد که این علمای و روحانیت متاسفانه بصورت غیر مستقیم و به نام لباس دین دشمنی خودشان را با اسلام محمدی{ص} نشان میدهند.
گویا این علمای منطقه کردستان فراموش کردند که نمیتوان با مسائل مذهبی و دینی بازیهای سیاسی کرد و خودشان را از نظام سیاسی جمهوری اسلامی جدا کنند و با وجود اینکه این علمای متوجه هستند که این گونه رفتار و برخورد اشتباه و غلط است، اما تمام تلاش و کوشش خودشان را انجام میدهند که طبق موازین عربستان اعیاد مذهبی را اعلام کنند.
ما این گونه رفتار علما و روحانیت را در حوزه جامعه شناسی "مقاومت و سلطه" قرار میدهیم، بدین معنا جامعه به دو طبقه به نام مردم و نظام سیاسی تقسیم میشود و این دو طبقه باهمدیگر مناقشه و تضاد دارند و از یک طرف نظام سیاسی به دنبال سیطره خودش بر جامعه است و از طرف دیگر جامعه و مردم با روشها گوناگون در برابر این اقدام نظام سیاسی مقابله و مقاومت نشان میدهند. مشکل اصلی این مباحث "مقاومت و سلطه" مسائل مادی و منافع اجتماعی و سیاسی است و در این مناقشه همه چیز فدای منافع مادی میشود. علما و روحانیت تصور میکنند که با این رفتار در اعلام اعیاد مذهبی میتوان در برابر نظام سیاسی مقاومت کنند، اما به قیمت دروغ گفتن به مردم و فریب دادن آنها.
برای این علما و روحانیت که از نظر ما جز طبقه عوام هستند چیزی به جز رسیدن به منافع مادی مهم نیست و رفتار و برخورد این علما نه براساس شناخت و معرفت بلکه براساس شرایط اجتماعی و سیاسی انجام میشود. ما در یادداشت گذشته تحت عنوان" علما و روحانیت عوام هستند نه خواص" به این نکته اشاره کردیم که این شناخت و معرفت این علمای براساس میدانها اجتماعی و سیاسی شکل میگیرد، یعنی این علمای و روحانیت به میدانها اجتماعی نگاه میکنند و خودشان را اسیر و زندانی میدانها اجتماعی خواهند کرد و اگر حرف یا سخنی و یا رفتاری انجام میدهند براساس این میدانها اجتماعی است نه براساس شناخت و معرفت.
ما همچنین در یادداشت قبلی شناخت و معرفت این علمای عوام را "شناخت برای عمل" نام گذاری کردیم که معرفت و شناخت این دسته از علمای نه میتنی بر روح حقیقت جوی انسانی است بلکه با توجه به تغییرات نظام اجتماعی اقدام خواهند کرد و به اگر با زبان ساده بگوییم باید گفت که این علما و روحانیت عوام نان را به نرخ روز میخورند.
به عبارت دیگر این علما و روحانیت متاسفانه دچار از خودبیگانگی شده اند و از درون پوچ و خالی هستند و خودشان را بازیچه میدانها اجتماعی قرار دادند. از خود بیگانگی علما و روحانیت به این صورت است که علما هیچ گونه تفکری و یا تلاش انجام نمیدهند و عنصر اختیار و مختار بودن را متاسفانه از دست داده اند و کل زندگی خودشان را تابع نظامها اجتماعی و میدانها عمل کرده اند.
این روحانیت فقط منتظر هستند تا میدانها اجتماعی برای آنها مسیر را مشخص کنند و این امر امروز در منطقه کردستان بیشتر قابل مشاهده است که چطور این علما و روحانیت بدون تفکر و مطالعه به بلندگو عربستان گوش میدهند و به مردم و جامعه خودشان خیانت میکنند و در مسیر جریان آب حرکت کردن را نشانه دسترسی به حقیقت و معرفت میدانند، در حالی که معرفت و حقیقت نیازی به هم رنگ شدن با جمع ندارد بلکه باید براساس فطرت و روح حقیقت جوی انسانی حرکت کرد نه براساس هم رنگ شدن با جامعه.
اگر از این علما و روحانیت عوام منش سوال کنیم که چرا باید تابع کشور عربستان اعیاد مذهبی را اعلام کنیم؟ مسلما جوابی درست و قانع کنندهای ندارند و فقط میگویند: "چون خانه خدا در عربستان است ما هم باید تابع کشور عربستان باشیم". این جواب از آنقدر ساده و بچگانه است که خود این علما و روحانیت آن را قبول نمیکنند، ولی انتظار دارند که جامعه این جواب ساده را به عنوان دلیل محکم قبول کنند.
واقعا اگر خانه خدا مثل در کشور اروپایی بود ما باید تابع آن کشور بودیم؟ واقعا چطور این علما و روحانیت بدون درک کافی از مسئله این طوری صغرا و کبرا میکنند؟ بودن خانه خدا در عربستان هیچ دلیل و یا برهان محکمی را برای ما ایجاد نخواهد کرد که اعیاد مذهبی را براساس آنها اعلام کنیم. ما در اینجا قصد بیان کردن مقوله منطق نداریم و فقط این نکته را عرض میکنیم که باید بین مقدمه و نتیجه گیری یک ارتباط منطقی و ذاتی وجود داشته باشد. اگر ما مقدمه را تغییر دادیم باید نتیجه تغییر کنند، اما اگر مقدمه این علما و روحانیت روزی صدبار تغییر کنند متاسفانه نتیجه آن ثابت است.
به عنوان نمونه اگر ما به جای عربستان از کشور فرانسه استفاده کنیم باز نتیجه این میشود که ما باید تابع کشور فرانسه باشیم. مقدمه باید آنقدر با نتیجه ارتباط ذاتی داشته باشد که اگر مقدمه تغییر کرد نتیجه هم ارتباط خودش را با مقدمه جدید از دست بدهد نه اینکه با مقدمه جدید همانند مقدمه قبلی ارتباط داشته باشد.
اما نکته بعدی اینست که علمای و روحانیت عوام منش در یک دوگانگی عجیب و غریب اسیر هستند، از یک طرف ادعای مردمی بودن و اجتماعی دارند و برای اثبات مردمی بودن تصور میکنند که بهترین راه ایستادگی در مقابل نظام سیاسی است و از طرف دیگر، چون در یک جامعه و نظام اسلامی زندگی میکنند مجبور به رعایت قوانین اسلامی هستند و این علمای و روحانیت عوام منش تا امروز نتوانستند این دوگانگی را حل کنند و دلیل آن در نبودن آگاهی و شناخت نسبت به این دوگانگی است.
ما به این علمای و روحانیت توصیه میکنیم که برای مردمی بودن نیازی ندارد در برابر نظام اسلامی ایستادگی کنند و شخصیت مستقل از نظام اسلامی را برای مردم بازی کنند، بلکه میتوانند با انجام وظایف دینی و اجتماعی شخصیت مردمی خودشان را برای جامعه اثبات کنند و از طرف دیگر با ارتباط با نظام اسلامی و رعایت قوانین خواهند توانست مطالبهها مردم را از نظام اسلامی درخواست کنند.
این علمای و روحانیت برای اینکار باید از عوام بودن خودشان فاصله بگیرند و شناخت و معرفت خودشان را از نظام اجتماعی اخذ نکنند و به علمای و روحانیت دیگر از جمله شهید استاد شیخ الاسلام نگاه کنند که چطور با وجود اینکه شخصیت سیاسی و مذهبی بود، ولی در بین اقشار مختلف جامعه از جایگاه و پایگاه مردمی برخورد بود.
استاد شیخ الاسلام برای اثبات مردمی بودن خودش در برابر نظام اسلامی ایستادگی نکرد بلکه با حفظ قوانین نظام اسلامی توانست بلندگوی از مطالبات مردم اهل تسنن و استان کردستان باشد و همیشه از اهل تسنن دفاع میکرد و مایه افتخار برای استان کردستان بود و همچنین ایشان هم در بین مردم و هم در بین سیاستمداران مهم کشور جایگاه مهمی داشتند.
اما این علمای و روحانیت امروز ما به دلیل منش عوامانه و همچنین عدم درک واقعی از مقوله سیاسی و اجتماعی تا به امروز به جز فریب دادن مردم و دروغ گفتن به جامعه هیچ دستاوردی نداشتند و در آینده هم این مسیر غلط را متاسفانه ادامه خواهند داد و نکته جالب اینجاست که خود این علمای متوجه هستند که مسیر آنها اشتباه و غلط است، اما به دلیل جاهلیت درونی متاسفانه بر حرف غلط و اشتباه خودشان ایستادگی میکنند و تصور میکنند که با فریب دادن مردم و همچنین در جهت جریان آب حرکت کردن میتواند در بین جامعه جایگاه اجتماعی داشته باشند، در حالی که مسیر آب هر روز تغییر میکنند، اما حقیقت هرگز تغییر نخواهد کرد و علما و روحانیت به جای اینکه هم خودشان و هم مردم را فریب دهند مسائل مهم اجتماعی و سیاسی را با نگاه خواص مورد بررسی قرار دهند و هم رنگ شدن با جامعه را نشانه حرکت در مسیر حقیقت ندانند.
مختار سلیمانی