تابناک ایلام ،خداداد ابراهیمی :: همه مصائب ۱۱ سالگیاش را در لفافه درد پیچید و در بقچهی لباس های مندرس خود پنهان کرد تا بیش ازاین چهرهی کریه فقر را ملاقات نکند اما نه!
به ذهنش رسید بهتر بود که لباس های نیمدار و رنگ ورفته و عروسک های چوبین و دست بندهای بَدَلی و عطر هزارتومانی بازار "شاهزاده محمد" همه را یکجا به آتش بکشد تا حتی بعد از مرگش غرور نوجوانیاش جریحه دار نشود. و چشم کسی به تار و پود لباس های فرسودهاش نیفتد! اما این اولین بار بود که مرگ یک فقیر، صدا پیدا می کرد، شیون داشت، آه و فغان داشت!
مرگش چنان آسان نبود، چندان معمولی نبود،آنگونه هولناک بود که نمی شد آن را پنهان نگاه داشت.رسانههای استان دست به کار شدند و مرگ ناباور این نوجوان را درسطح گستردهای اطلاع رسانی کردند.تا آنجا که بررسی و تحلیل این اتفاق ناگوار، در دستور کار رسانههای کشوری قرار گرفت.
بی گمان در استان ایلام، سالهاست که آسیب های اجتماعی ازجمله؛ خودسوزی، دگرکشی و خودکشی، فکر صاحبنظران و روانشناسان را به خود معطوف کرده است.اغلب هنرمندان، نویسندگان، رسانهنگاران و فیلمسازان این مهم را در تولیدات فرهنگی خود تعبیه کردهاند.
اما پس از سه دهه این معضل اجتماعی همچنان لاینحل باقی مانده است.به نظر می رسد بازدیدها، سمینارها، سخنرانی ها، ژست های تبلیغاتی بیش نبوده و بیت المال وامکانات دولتی در کجراهه تصمیمات مسئولان هزینه شده و نهادهای حمایتی هر روز وسعت بیشتری یافته تا کاخهای اداری سَر به فلک بکشند و کوخهای زندگی مستمندان ۱۱ ساله، همچنان بی سقف بماند.
به نظر می رسد این بار موضوع ازهر زمانی عمیقتر و جدیتر رصد می شود.
بی گمان مرگ تاثر برانگیز این نوجوان ایلامی، پای مسئولان کشوری را به ایلام باز خواهد کرد چرا که پرونده رسانهای این اتفاق نادر همچنان مفتوح است./م