امیر محبیان فعال سیاسی اصولگرا در مصاحبه ای با اشاره به وضعیت اصولگرایان در انتخابات ریاست جمهوری 96 ، با نگاهی معقول اما انتقادی ، اظهار داشته است این جماعت سیاسی دچار اشتباه در متن و حاشیه شده اند . یعنی حاشیه ها بر متن آنها غلبه نموده است. وی معتقد است :
جریان اصولگرایی دارای ریشههای قدرتمند اجتماعی است، اما مدتهاست بهدلیل خودداری از بازنگری در مبانی و حتی راهبردها و تاکتیکها و بهویژه ادبیات ارتباط با افکار عمومی به حاشیه کشیده شده است. حتی زمانی که قدرت را در دوران احمدینژاد بهدست آورد بهدلیل ضعف تشکیلاتی و ارتباطی، رئیسجمهوری را از دست داد.
او از منظری دیگر اشکال مهم وارده بر این اردوگاه سیاسی را اصالت قدرت در آنها می داند.
قدرت و دیگر هیچ: اصولگرایی دارای مبانی و پرنسیبهای ارزشمندی است که با دین پیوند خورده، اما اکنون میبینیم پوپولیسم و قدرتگرایی این اصول را از متن به حاشیه رانده است.
اصولگرایان دچار اغتشاش هویتی شدهاند اصولگرایی نباید با افراد تعریف شود، افراد باید نسبت خود را با اصولگرایی تعریف کنند. نمونه روشن آن هم به حاشیه رفتن نهادهای مهم اصولگرایی نظیر جامعتین است. جامعتین از پیشگامی در جریان اصولگرا کاملاً به دنبالهروی افتاده است.
محبیان همچنین اذعان می کند در میان اصولگرایان حذف رقیب به هر قیمتی رایج شده است هرچند اصولگرایان باید مظهر عقلانیت، صداقت و پاکدستی توصیهشده در دین باشند، نه مظهر خشم، نفرت، بینظمی و حذف رقیب یا کسب قدرت به هر قیمت.
نظر محبیان در مورد دیدار تتلو با رییسی نیز جالب است . او می گوید: دیدار با تتلو فاجعه بود: ما اصولگرایان مدعی هستیم قدرت برای ما ارزش درجه دو را دارد و اهمیت نخست متعلق به ارزشهای دینی است اینکه ما تصور کنیم هر کاری انجام میدهیم همان دین است، غلط است. ما باید خود را با ارزشهای دینی تطبیق دهیم. قدرت نباید آنقدر اهمیت یابد که هر کاری مجاز شود.
این دیدار (دیدار رئیسی با تتلو خواننده زیرزمینی) نشانهای از غلبه
پوپولیسم و قدرتگرایی است. افول ما تا این حد بوده که از شاخصهایی مانند
مراجع و علمای بزرگ دین به رپرهای زیرزمینی رسیدهایم؟ من مخالف آن نیستم
که افراد توبه کرده و بازگردند، اشکالی ندارد ولی بسیار زشت است که به طمع
رأی چنین کنیم. این کار فقط حرکتی غلط نبود، فاجعه بود. علامتی از یک
انحراف در رویکرد سیاسی تحت نام اصولگرایی بود...
محبیان معتقد است سطح آگاهی مردم بالا رفته است .
چرا که اگر مردم به شعارهای پوپولیستی افزایش نامعقول یارانه «نه» گفتند(شعارهای رییسی و قالیباف) به دلیل ارتباط اصلاحطلبان با طبقات مستضعف نیست به دلیل سطح بالای آگاهی تودههاست که نمیتوان آنها را با این شعارها بهسوی خود کشید.