به گزارش تابناک : همزمان این سوال به میان میآید، چگونه میتوان از دل یک جبهه سیاسی با تفکرات مشخص اقتصادی، سیاسی و فرهنگی توقع ده برنامه متفاوت داشت؟ به نظر میرسد «جمنا» نتواند گامی به سوی ارایه برنامهی منسجم بردارد. در آیندهای نه چندان دور شاهد خواهیم بود کاندیدای جمنا با نقد کارنامه دولت یازدهم در صحنه حضور پیدا میکند و فاقد ارایه برنامه اجرایی میباشد.
اگر در گفتار دیگر کاندیدا نظر کنیم، با وضعیت مشابه روبرو خواهیم بود. محمد غرضی خواهان کسب قدرت ریاست جمهوری است، ولی همچنان در گفتار کلی و سخنان شفافی باقی مانده است. سعید جلیلی اینجا و آنجا سخنرانی میکند و از «ظرفیت» جوانان و تواناییهایی که طی سالهای گذشته مورد توجه قرار نگرفته سخن میگوید، ولی برنامهای که شامل اعداد و ارقام مشخص باشد و دقیقا به ناظران اجتماعی بگوید بعد از چهار سال به این نقطه میرسیم خبری نیست. داشتن نیت خیرخواهانه، خوب، حس وطن دوستی، علاقهمندی به کشور و در جستجو ایرانی آباد و سربلند بودن برای هر کدام از نامزدهای ریاست جمهوری نیاز است ولی کافی نیست. اگر تمام حسهای خوب و قابل تقدیر کاندیدا را در کنار هم قرار دهیم، سرانجام نیازمند برنامهای قابل اجرا هستیم، برنامههایی که به گفته ناطقنوری «فضایی» نباشد و روی زمین اجرا شود.
به عنوان مثال؛ براساس تحلیلهای که قبل از تکمیل برنامه پنجم توسعه به نگارش درآمد، بسیاری از تحلیلگران اقتصادی در حوزه نفت، گاز و پتروشیمی عنوان کردند که کشور نیاز دارد مبلغ 125 میلیارد دلار در بخشهای مختلف صنابع نفت سرمایهگذاری صورت پذیرد. خبرهایی که پیرامون تدوین برنامه ششم توسعه طی سال گذشته و امسال منتشر شد و با توجه به سخنان وزیر نفت، در حال حاضر و تا پایان برنامه ششم توسعه صنعت نفت نیاز به 200 میلیارد دلار سرمایهگذاری دارد.
به عبارتی طی سالهای گذشته و با شدت گرفتن تحریمهای بینالمللی عملا سرمایهگذاری در این بخش صورت نگرفته، براساس گزارشها و اخبار منتشر شده از سوی مدیران وزارت نفت در حال حاضر با بسیاری از چاههای استخراج قدیمی نفت روبهرو هستیم که به دلیل بهرهبرداری طولانی مدت نیاز به بازسازی دارند که به دلیل تامین نبودن بودجه عملا کاری برای رفع این مشکلات در حوزه بالادستی نفت صورت نگرفته است. کاندیدای ریاست جمهوری به جای نقد برنامههای دولت یازدهم و یا بیان ایرادهای موجود در کشور، کافیست فقط به همین یک مورد دقت نمایند و برنامه در جهت رسیدن به این نقطه مهم و اساسی ارایه دهند. اگر قرار است مبلغ 200 میلیارد دلار براساس مشارکت با شرکتهای خارجی جذب گردد، راههای رسیدن به این سرمایه کدام است؟ و چنانچه «ظرفیت» های به کار گرفته نشده در داخل کشور این امکان را برای سرمایهگذاری در بخش صنایع بالادستی، میان دستی و پاییندستی نفت فراهم میکند راهکارهای مشارکت بخش خصوصی، خصوصی-دولتی و یا دولتی چگونه انجام میشود؟
شاید به باور برخی از ناظران اجتماعی نفت بلای خانمانسوز کشور از روز کشف آن تا به امروز بوده است. ماده سیاه و بدبویی که به غیر از مصیبت، بلا، آسیب و سیهروزی هیچ دستاوری برای کشور نداشته است. برخلاف این نگاه، حتی اگر براساس نظر کارشناسان طی 35 سال آینده نشانی از نفت در سرزمین ایران یافت نشود و برای همیشه از شر نفت و فراوردهای آن راحت شویم، میسر نیست چشمان خود را بر روی نفت، میزان سرمایه آن، اشتغال و امکان تزریق بودجه در وزارتخانههای دیگر از قبال نفت را نادیده بگیریم. به بیانی، هر وقت حال نفت بد است، وضعیت کل سیستم اداری هم ناخوش است و هر زمان فروش نفت رو به افزایش است شرایط بهبود نسبی را نشان میدهد.
تجربه سال 1384 نشان داد پرداختن به مسئله نفت حتی برای شهروندانی که هیچ تصوری از نفت و تاثیر مستقیم و غیرقابل انکار آن در حوزه اقتصاد کلان نداشتند بسیار جذاب و پرکشش است و میتواند معادلات سیاسی و انتخاباتی را با اتکا به آن برهم زد. قول آوردن پول نفت سر سفره مردم و کوتاه کردن دست ویژهخواران از نفت و درخواست شفافسازی قراردادهای نفتی و مشخص کردن میزان دقیق فروش آن چنان شوری در میان رای دهندگان ایجاد نمود که سرانجام انتخابات را همان پرسشها و نقدها مشخص کرد. بنابراین درخواست ارایه برنامه مشخص و قابل استناد به منابع تحقیقی روشن و کاربردی از نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری امر حیرتانگیزی نیست.