بازرسي نيازي
اجتناب ناپذير و ضامن مديريت وعملكرد سالم است ، ضرورت وجود بازرسي به معني عدم
اعتماد به سازمان نيست و اصولا تضاد و تنافي با اعتماد سازماني ندارد، بلكه موجبات
صحت انجام امور با اعمال بازرسي امكان پذير ميشود، همچنين اين اعتماد
در سايه سامانه هاي قوی نظارتی افزايش خواهد يافت،
چرا كه در يك نگاه سازنده وقتي نقاط ضعف و کاستی های افراد را ميبينيم همزمان
به نقاط قوت و توانایی آنان نيز مي پردازيم.
در یک سازمان پویا، همه پرسنل و اعضاء نگاه و حركتشان ميبايست
هم انگيزه و هم جهت و با وحدت باشد و اين زماني حاصل ميشود كه همه باور داشته
باشيم موقعيت ها و مسئوليت ها اعتباري است و نبايد موجب گسست در زنجيره خدمتي شود،
چرا كه بزرگترين سدهاي تاريخ از ميان كوچكترين روزنه ها و تركها در هم ميشكند
... و
ما در بازرسي عوامل اين گسست و انقطاع نيروهاي انساني را نيز بررسي ميكنيم.
نگاه مقايسه اي
بر اركان مدیریت نقش پایش مستمر را نشان میدهد که با محوريت بايد ها و نبايدها،
مطلوب ها و موجودها و تحقق پيشبينيها با عملكرد واقعي است. نقطه مشترك همه
ما در امر بازرسي با نگاه نظارت و كنترل صورت ميپذيرد...
رصد میان آنچه هست و آنچه بايد باشد و ارزیابی و بازرسي در تلاش برای اصلاح
عملكردهاست كه در صورت استمرار موجبات كاميابي دستگاه و بهسرانجام رسيدن طرح هاي
اجرايي و برنامهاي را فراهم میکند ودر صورت فعليت و تداوم، واپسگرايي را در سطوح
مختلف از بین میبرد.
از طرفي يكي از اصليترين اهداف
نظارت در سازمانها تاثير بر رفتارهاست كه کوشش مي شود با استفاده از شيوه هاي
علمي و عملي براي حصول اطمينان از انطباق رفتارهاي فردي و سازماني در چهارچوب
قوانين و مقررات اقدام بایسته و شایسته صورت پذيرد .
وظيفه ديگر
بازرسي فراهمسازي اطلاعات براي مديريت اثر بخش است و منظور اطلاعات واقعي است كه
فقط زماني بدست خواهد آمد كه نظارت خوب اعمال شود پس مي توان گفت ركن اساسي
دستيابي به اطلاعات خوب در تعامل با بازرسي و نظارت صحيح و واقعي محقق مي شود.
همچنین صيانت از حيثيت، شرافت، شان و تامين امنيت شغلي
افراد و از طرفي مقابله با تبعيض، بيعدالتي ، اختلال، بينظمي، فساد ، ناهنجاري،
سوءاستفاده از قدرت و مديريتهاي
ناكارآمد يكي ديگر از وظايف اصلي بازرسي است .
بازرسي به مثابه یک فرصت در راه توفیق
مدیران و ارتقای کارآمدی سیستم است و البته تهديدي براي هنجارشكنان و فرصتطلبان
و امكاني براي تظلمخواهي ضعیفان و همانگونه که گفتهاند میتواند کارکرد چشم و
گوش و بازوي پرتوان مدیریت جهت جلوگيري از انحراف سازماني باشد.
در تمام ادوار واحد هاي نظارتي توسط افراد سود جو و فرصت طلب در تهديد بوده اند يكي از ويژگيهاي شناخت آنان نگاه صرفا هزينه فايده به مقوله خدمت است که نسخه هاي متفاوتي در مقابله با آنان می توان تدبیر نمود. ايجاد ظرفيت و توانمند سازي، آگاهيبخشي در خصوص نحوه رفع و دفع تهديد ، هم افزايي واحدهاي نظارتي با بكارگيري اطلاعات، قدرت و استفاده از تمام ظرفيت، سه عنصر اوليه تقابل با هجمه هاي نامتعارف تهديد اين دسته افراد است.
·بنابراین، استراتژي بازرسي، پيشگيري هوشمندانه و به روز از آسیبها و جرایم احتمالی و هدايتي صبورانه در نيل به فهمي عالمانه در تمام ابعاد سازماني است و اگر نظام اسلامی قائم به قسط و تحت زعامت ولایت با عدالت و برآمده از آرمانهای مقدس و مرهون خون شهیدان را باور داريم باید با تقویت نظارتهای صادقانه و غیرظاهری زمینه بالارفتن رضایتمندی مردم و قرب به خدای متعال را با خدمت خالصانه و بی منت ایجاد کنیم.