انتخابات در استان به مرحله نهائی نزدیک شده است.
بعد از ارائه لیست تائید صلاحیت شدهها از سوی شورای نگهبان، تغییراتی در فضای سیاسی هر سه حوزه بوجود آمد.
در این مجال هر سه حوزه را به تفکیک و خلاصه، تحلیل خواهیم کرد.
در بویراحمد بر خلاف انتظار، سیدباقر موسوی ردصلاحیت شد.
حالا ولی اعلام موضع آیت اله ملک حسینی از سوئی به تلطیف فضای بویراحمد کمک نموده است و از سوئی برخی حمایتها از سیدباقر، امیدها را به بازگشت وی زنده نگاه داشته است.
حتی آن گونه که منابع کبنا میگویند یک از سران کشور، شخصا به دنبال مذاکراتی برای بازگردان او به عرصه انتخابات است.
هرچند فضای اجتماعی با دقت اخبار او را دنبال خواهد کرد ولی حالا فرض بر بازی بدون حضور سیدباقر است.
با نیامدنش ذهنها در اولین گام به سمت و سوی محمد بهرامی رفت که نزدیکترین فرد از لحاظ فکری به وی است (به نسبت کاندیداهای مطرح موجود).
بهرامی که در چندماهه اخیر به دلیل حضور سیدباقر از اقبال عمومی کمتری برخوردار بوده، حالا به تدریج (با سرعت کم) وارد فضای گفتمانی بویراحمدیها میشود.
حاج زارع که تاکنون در موج «عزت بویراحمد» گرفتار آمده بود، نشان داده از توان تبلیغاتی و رسانهای لازم برای برون رفت از این وضعیت برخوردار نیست.
البته زارع نیز هرچند نه به اندازه بهرامی، ولی از فضای موجود رضایت خواهد داشت. او حالا در این میان دارای شانس بیشتری بوده و به بازیای برگشته که پیش از این دارای کمترین شانس بود.
هدایتخواه هم نباید از نبود سیدباقر چندان خوشحال باشد. او دارای کمترین انطباق رای با سیدباقر بوده و احتمالا فقط بخشی از آرای اجتماعی سیدباقر به سبد او واریز خواهد شد اما او باید خوشحال باشد که یک رقیب قدر را از بازی خارج خواهد دید.
این جمله هدایتخواه که «حضور موسوی وزن واقعی نامزدها را مشخص میکند» اگرچه به تعارفات معمول سیاسی تفسیر شد ولی نشانگر واقع بینی و درک بالای سیاسی اوست.
اما در این بین نباید از حرکت لاک پشتی روشنفکر نیز چشم پوشید. او که دارای بیشترین کف رای در میان کاندیداهای موجود است به رقیبی غیرقابل انکار تبدیل شده است که هرچه به اسفند نزدیکتر میشویم از او بیشتر خواهیم شنید.
او البته فاقد وجاهت سیاسی معمول بوده ولی قصد دارد از آب گل آلود سیاسی موجود، با قلاب اجتماعی ماهی بگیرد، البته روشنفکر میداند برای برنده شدن در بویراحمد به شاه ماهی نیاز خواهد داشت نه ماهیهای معمولی.
حالا فضای اجتماعی بویراحمد کمی به هدایتخواه متمایل و فضای سیاسی کمی به بهرامی متمایل گشته است و زارع نیز به دنبال آرای خاموشی است که در دور گذشته از ترس حاکمیت دوباره هدایتخواه به او رای داده بودند.
سیدباقر ولی هنوز کسی است که یا با آمدنش بازی را تمام میکند یا با سحرکلام احتمالیاش. هرچه باشد او هنوز هم سیدباقر است.
در کهگیلویها اما اوضاع به هم پیچیدهتر است و نه سیاسیون میدانند با که میجنگند و نه جامعه میداند وزنه خود را به کدامین سو بیندازد.
جالب این است که حتی برخی در گرایشات سیاسی کاندیداها هم تردید دارند و سوی گفتمان سیاسی برخی کاندیداها نیز بستگی به برطرف شدن ابهامات خواهد داشت!
عدل هاشمی به عنوان بالفعل ترین عنصر سیاسی در ماههای گذشته ردصلاحیت شده و اوضاع کمی به هم ریخته است.
او به عنوان یارغار موحد دارای بیشترین همپوشانی در آرا او بوده است و موحد میداند بازگشتش برایش بسیار کم هزینه خواهد بود.
مصطفی تقوی که کمتر وارد حاشیههای معمول شده، این روزها به دنبال تحمیل خود به فضای سیاسی کهگیلویه است.
قراردادن جریانات در ابهام استراتژیک با رونکردن ماهیت سیاسی، علاوه بر منافعی که برای تقوی به دنبال داشته، به برگترین مانع برای پیوستن سیاسیون بویژه اصلاح طلبان به کمپین او تبدیل شده است.
موحد اما اگرچه اصولگراست ولی اصلاح طلبان کمتر از او واهمه دارند. آنها او را نیروئی معتدل و بیشتر اجتماعی دانسته تا سیاسی.
موحد ولی از رودروئی با بیت آقای تقوی واهمه دارد.
جامعه به شدت احساسی کهگیلویه، ایستادن موحد مقابل مصطفی را، به مثابه مقابله موحد با آمیراحمد تلقی خواهد کرد و این بزرگترین چالش اخلاقی موحد است.
فشارها به بیت آقای تقوی، احتمالا در روزهای آینده برای در منگنه گذاشتن او و فرزندش بیشتر خواهد شد ولی موحد میداند برای ورود به این عرصه باید تکلیف خود را با این احساس درونی و اخلاقی حل نماید.
آمیراحمد بزرگترین پشتوانه موحد در ربع قرن زمامداریاش در گچساران و کهگیلویه بود و به نوعی پیشرفت سیاسیاش را مدیون اوست ولی واقعیات سیاسی میگوید موحد فعلا تمام سعی خود را مصروف انصراف مصطفی تقوی کرده و در صورت عدم موفقیت در این راه به رویاروئی تن خواهد داد.
اگرچه حضور موحد دراین بازی نیز خود داستانی جدا دارد.
در گچساران بر خلاف دو حوزه دیگر استان تائید کاندیداهای دو جریان فکری و قومی تقریبا به ابهامات پایان داده است.
حذف افشینپور ولی بزرگترین شوک در این دوره بود. اصلاح طلبان بواسطه نزدیکی فکری اعضای شورای نگهبان به اصولگرایان، حذف او را قابل باور نمیدانستند.
حالا در گچساران همه چیز به فعالیت سیاسی کاندیداهای دوسوی انتخابات بستگی خواهد داشت.
اینکه بخش مهمی از ترکها و لرها در این دوره به این رسیدهاند که به دیگری رای دهند بزرگترین دستآورد اجتماعی است که در دورههای آینده نیز فضای گفتمانی را از ترک و لر به اصلاح طلب و اصولگرا خواهد برد.
حالا احتمالا بزرگترین چالش تاجگردون و فولادی، چینش تیم ستادی شان است و اینکه با پیوستن کلونیهای متنوع سیاسی اجتماعی به کمپین شان، چه کسانی و چگونه رهبری این جایگاهها را بر عهده خواهند گرفت.
به ویژه با اتفاقاتی که در هیئت اجرائی رخ داد حالا انتخاب فولادی و تاجگردون، دیدنی خواهد بود. چه در آن روزها هواداران تاجگردون، فولادی را به ندیدن ترکها متهم کرده و هوادران فولادی برعکس.
تاجگردون برای انتخاب مسئول ستاد البته سختی چندانی نخواهد داشت و طبیعتا او یک اصلاح طلب لر را به این مسئولیت خواهد رساند ولی فولادی احتمالا در این راه با پرسش هائی بیشتر مواجه شود.
اینکه او نیز یک اصولگرای ترک را بر کرسی ستاد مینشاند یا ترکیبی را مامور این کار مینماید در روزهای آینده پاسخش را خواهیم یافت.
خروج بزرگواری و اصلاح طلبان از بازی کهگیلویه، بهترین خبر برای تاجگردون بود و انتصاب یک چرامی به مسئولیتی نسبتا مهم میتواند سیگنال مهمی به پایگاه رای مهم این شهرستان باشد.
او حالا میتواند از ظرفیتهای دوره گذشته و حتی بیشتر در این دوره استفاده نماید ولی دیدار اخیر فولادی در چرام نشان داد او هم برای استفاده ازاین اهرم تلاش خواهد نمود و اگرچه از رای اصولگرایان آن حوزه به دلیل رقابتشان محروم است ولی توان خود را در جذب بخشی از آرای بزگواری به کار خواهد بست.
تاجگردون که بازی افکار عمومی را با همایشهای بزرگ و با توان رسانهای برده است حالا تاکتیک خود را به وضوح عوض کرده و به دیدارهای چهره به چهره روی آورده است.
فولادی ولی با کم کردن فعالیتهای تبلیغاتیاش سعی خواهد کرد کمتر به تحریک هواداران تاجگردون و خود او بپردازد و در عوض به تقویت آرای خاموش خود مشغول گردد.
آخرین آوردگاه فولادی و تاجگردون، جنگ تبلیغاتی این دو در موضوع عدم تائید تاجگردون بود.
روی آوردن تیم تبلیغاتی اصولگرایان به انفعال، بزرگترین ضربه را به کمپین مبازراتی شان وارد کرد، چه رد تاجگردون اگرچه در مراحل بالا نقض میشد میتوانست خدشهای جبران ناپذیر به چهره کاریزماتیکش وارد نماید.
در هر سه حوزه استان انتخاباتی سخت پیش بینی میشود ولی با وضع فعلی مانند چهارسال پیش، انتظار میرود گچساران پرشورترین انتخابات را پشت سر بگذارد و یاسوج و دهدشت رتبههای بعدی را در اختیار بگیرند.
کبنا/بهنام عکاشه