تابناک ایلام :: این روزها هر سایت خبری را نگاه میکنی بدون شک خبری، نظری یا تحلیلی در مورد کشتی به گل نشسته آموزش و پرورش استان را در لابلای صفحات آنان خواهی دید. این که این دستگاه بزرگ و تاثیرگذار از چه میزان حساسیت برخوردار است بر کسی پوشیده نیست. اینکه نیروی انسانی این دستگاه تا چه حد به لحاظ کمی و کیفی توانمند و تاثیرگذار است، امر غامضی نیست.
منتها با وجود افراد دارای توان پیدا و پنهان در جای جای استان، چرا گزینه ای کارآمد مدیرکل نمی شود یا مطرح نمی گردد؟ بدون شک این برمی گردد به دخالت سیاسیون و حواشی نمایندگان که هر کدام دوست دارند باد موافق به سمت آنان شروع به وزش نماید.
در بی سر و سامانی این دستگاه فرهنگی همین بس که هر شب رسانه های مجازی و نشست های خاص و عام همه از لزوم تغییر می گویند که ظاهرا هم به گوش استاندار ، هم وزیر و هم نمایندگان رسیده و قرار است ظرف نزدیکترین زمان به وقوع بپیوندد.
علایم این تغییر قریب الوقوع با انتصابات امروز جناب مدیرکل که سه شنبه چالشی لقب گرفت ، هویدا شد و در فرمانی چند سطری معاونت نهضت استان را به مدیریت شهرستان ایلام منصوب کرد و عنوان سرپرستی را به دایم تغییر داد و نیز در حرکتی عجیب فردی بدون تجربه کار در ساختار برنامه ریزی اداره کل که حساس و چالش برانگیز است را فرمان سرپرستی داد و معاونت جا افتاده در سیستم و سوار بر کار را به معاونتی دیگر گماردند.
خارج از اما و اگرهای مدیریتی ، اینکه بعد از پخش خبر انتصاب قریب الوقوع یکی از دیگر معاونان چه راست و چه دروغ به عنوان مدیرکل استان، آیا این انتصابات جز ایجاد هزینه برای جامعه فرهنگی و بستن دست و پای مدیرکل آتی برای تغییرات کارآمد چه می تواند باشد؟
قبلا در هشدار به مقامات استان گفتیم، آقایان!! جامعه فرهنگی حیاط خلوت بازنشسته های سیاسی کار نیست، حال بفرمایید این هم دست پخت روزهای پایانی جناب مدیرکل. جامعه فرهنگی استان میخواهد بداند چه اجبار و اصراری هست بر اینکه مدام مدیریت ها را با تعیین سرپرست به چالش کشیده شوند و زیر پوست شهر طالبان پست و مقام مدام یا در سفر یا در رکاب خواص باشند؟ آیا فردا نوبت سرپرست شدن مدیریت در آبدانان است و ایوان؟(بر اساس شنیده ها) جناب مدیرکل چرا برای جایگزینی یاران پیر و کهنسال سنواتی خود در فکر نیروهای جوان نیست؟ جناب آقای استاندار این بود شعار جوانگرایی در دولت روحانی؟ این بود عرض جنابعالی که با توجه به تجربه ام در این مقوله وارد می شوم؟ آیا باید عده ای سیاسی کار و بازنشسته در کوه و بیابان در کنار آتش و کباب برای جامعه فرهنگی تصمیم بگیرند؟
آقای استاندار!! شما عالیترین مقام اجرایی و نماینده دولت در استان هستید، انتظار میرود شخصا ورود کنید!!. آیا مشاوران فرهنگی شما گزارشی از سن و سال و سنوات این عالیجنابان چسبیده به صندلی ریاست را به شما نمی دهند؟ این است مصداق ساختن کادر مدیریتی برای سالهای آینده؟ جوانان فرهنگی این استان کی قرار است انرژی شان را صرف ساختن ویرانه ساخته شده و بجا مانده از تصمیمات نابجای این جماعت حاضر بکنند؟ چرا تصمیم جوانگرایی در حد شعر و شعار مانده است؟ جناب مدیرکل و بیشتر معاونان کهنسال شان کی می خواهند مجال نفس کشیدن به جوانان بدهند؟ آقایان اگر قصد خدمت دارید تشریف بیارید مدارسی که با مدیریت شمایان نفس شان به شماره افتاده و در مواجهه با مشکلات با خون دل مدیریت می شوند، لحظاتی کوتاه خدمت کنید تا فرق صف و ستاد را بدانید؟ بس نیست سی سال مدیریت؟ پس چرا در کلاس های درس جولان نمی دهید و فضل تجربه را نمی آموزید؟
امروز با این انتصابات فرمایشی حضرات در شرف تغییر و بیرون از گود، پازل هایی که قبلا هشدار داده شد نمایان گشت. بر جناب استاندار و نمایندگان خاصه رییس ستاد جناب روحانی فرض مسلم است که فریاد رسای فرهنگیان را بشنوند و مطالبه انبوه فرهنگیان را به خواست های چند بازنشسته سیاسی کار و افرادی معدود و غیرفرهنگی ترجیح داده و حلقه پیرامون خود را شکافته در بین معلمان قرار گیرند، همان فرهنگیانی که به امید روزهای بهتر و جوانگرایی و سپردن کار به کاردان و شایسته از خود و خانواده و مال و ماشین خود مایه گذاشتند تا این عزیزان در بهارستان سبز ملت ایران بحق فریادگر ناله هایشان باشند نه اینکه جمعی عافیت طلب که در فکر منافع خویشند برای روزی بیش و پستکی پیش، برایشان تصمیم بگیرند و به ریششان بخندند. زمان بس کوتاه و آقایان به عادت معهود باز شال و کلاه خواهند کرد و بر توسن سخن خواهند راند، آقایان ما مردمان تکرار اشتباه نیستیم، ما فرهنگیان خون دل خورده ، این بار تکرار نخواهیم کرد./م