تابناک قزوین گزارش می دهد؛
یک سال بود که با "وحید" ازدواج کرده بودم تا اینکه هوای مشهد به دلش افتاد و تا به خود آمدیم دیدیم در جاده گرمسار هستیم.
هوا که تاریک شد، کم کم به اندازه ای خسته شدم که دیگر حوصله آهنگ، شوخی و خنده نداشتم که به خواب رفتم وقتی چشمانم را باز کردم دیدم حدود سه ماه بوده که در کما بودم و از ناحیه نخاع دچار آسیب فراوان شدم به طوری باید بعد از این سالهای عمرم را روی ویلچر سپری می کردم.
کد خبر: ۶۸۶۴۷۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۹/۱۲