حتی اگر پس از طی مراحل تایید صلاحیتها، تعداد زیادی ریزش داوطلبین را داشته باشیم باز هم رقابت بین تعداد زیادی از افراد خواهد بود که ابتداییترین پیامد آن سخت شدن انتخاب و شناخت کاندیداها برای مردم و سپس بالا رفتن هزینههای انتخابات است.
بارها و بارها مسئولین ارشد نظام تاکید کردهاند افرادی که واقعا توانمند و واجد شرایط هستند پای کار بیایند، اما روند در هر دوره نسبت به دوره قبل نه تنها تغییر نمیکند، بلکه گاها با افزایش تعداد ثبت نام کنندگان نیز مواجهیم.
اینکه این معضل با سختگیریهای اعمال شده و ایجاد شرایطی از جمله بالا بردن مدرک تحصیلی برای ثبت نام داوطلبین حل نشده، یعنی با مشکلات ریشهای تری مواجهیم که باید فکری به حال آن کرد تا این آفت از جان نظام انتخابات جمهوری اسلامی ایران برچیده شود.
در همین خصوص گفت و گویی با "شهاب تجری" فعال سیاسی و حقوقدان کرمانشاه داشتیم که اصلیترین دلیل این مشکل و تعدد نامزدهای انتخاباتی را نبود احزاب استاندارد و معیوب بودن ساختار سیاسی و انتخاباتی کشور میداند که مهمترین آسیب آن نیز متوجه مردم خواهد بود.
اگر بخواهیم به عمدهترین دلایل بالا بودن آمار نامزدهای انتخابات مجلس اشاره کنیم چه مواردی را میتوان نام برد؟
به عقیده من مهمترین عامل ساختار سیاسی معیوب ما است که باعث میشود نامزدها نه از دل احزاب، بلکه به صورت فردی پای کار بیایند و در انتخابات شرت کنند.
نبود احزاب استاندارد و قدرتمند باعث میشود حتی در انتخابات ریاست جمهوری هم نامزدها از دل احزاب معرفی نشوند، چه برسد به انتخابات مجلس شورای اسلامی و تا این امر اصلاح نشود وضعیت در هر دوره انتخابات نسبت به قبل بدتر خواهد شد.
باید ورود به عرصه انتخابات ساختاری و سیستماتیک شود، بگونهای که ساختارهای سیاسی خودشان ورود افراد به انتخابات را پالایش کنند تا هر کسی اجازه ورود به انتخابات را پیدا نکند.
اصلی ترین ساختارهای سیاسی هم در این بخش احزاب هستند که باید کاندیداها از دل این احزاب بیرون بیایند. البته احزابی که استانداردهای لازم یک حزب سیاسی را در یک نظام دموکراتیک و جمهوری داشته باشند، نه احزابی که فقط در حد اسم هستند.
مزیت ورود نامزدها به انتخابات از کانال احزاب چیست؟
ورود نامزدها به عرصه انتخابات از طریق احزاب مزایای متعددی دارد که مهمترین آن جلوگیری از ورود افراد فاقد شرایط است.
احزاب چون به فکر حیات تشکیلات سیاسی خود هستند برای تداوم این حیات نامزدهایی را معرفی میکنند که حتما شاخصهای مد نظر حزب را کسب کرده و توانمندیهای لازم را داشته باشد تا در آینده حزب به دلیل ناکارآمدی یک نماینده زیر سوال نرود.
در چنین شرایطی انتخاب برای مردم هم آسانتر خواهد شد، زیرا مردمی که بخواهند کاندیدا را انتخاب کنند به رزومه و برنامههای حزب نگاه میکنند و مجبور به بررسی توانمندی تک تک نامزدها نیستند.
متاسفانه در شرایط فعلی در کشور ما نبود احزاب استاندارد باعث شده بسیاری از نامزدها به صورت فردی و نه از طریق احزاب وارد انتخابات شوند و این امر بزرگترین آسیب را به مردم وارد میکند.
وقتی فردی به این شکل وارد عرصه انتخابات شود، ممکن است تازه پس از آنکه نماینده شد مشخص شود برای این کار صلاحیت و توانایی لازم را نداشته، اما ورود نامزد از طریق حزب باعث میشود مردم قبل از نماینده شدن بتوانند به صلاحیت وی پی ببرند.
از سوی دیگر نامزدی که از کانال احزاب معرفی می شود، حاصل یک خرد جمعی است نه یک تصمیم فردی، پس کارآمدی بهتری خواهد داشت.
چه عاملی مانع وجود احزاب توانمند و استاندارد در کشور شده است؟
ما در کشور احزاب کم نداریم، اما توانمندی لازم، استانداردها و چارچوب یک حزب را ندارند.
شاید خلا قانونی مهمترین دلیل در این زمینه باشد، اینکه قانون احزاب در کشور ما به شدت ناکارآمد است و به شکلی تنظیم نشده که احزاب توانمند سیاسی از دل آن بیرون بیاید.
علاوه بر نبود احزاب توانمند چه عوامل دیگری باعث تعدد نامزدهای انتخاباتی است؟
وقتی ساختار سیاسی مناسبی نداریم، فردی که به هر دلیل خود و یا خانوادهاش پایگاه اجتماعی مناسبی دارد پای کار میآید. فردی که شاید از نظر اجتماعی انسان خوبی باشد اما نمیتواند یک نماینده خوب باشد.
این افراد میتوانند از روشهایی رای مردم را هم به دست بیاورند و نماینده شوند، پس داشتن پایگاه اجتماعی بالا یکی از عوامل ورود افراد به عرصه انتخابات است.
از سوی تصوری که برخی افراد از خود دارند و یا دیگران و اطرفیان به آنها القا میکنند باعث میشود خود را توانمند ببیند و احساس کنند میتوانند جایگزین افرادی شوند که در دورههای گذشته در مجلس صاحب صندلی بودند.
این باعث میشود اگر ورود به انتخابات بر اساس توانمندی را بر عهده خود افراد بگذاریم هیچ کس کنارهگیری نکند و هر فرد با خود بگوید که من از فلانی و فلانی که در دورههای قبل نماینده مجلس بودند، توانمندتر هستم.
این معضل اساسی که افراد تصویر غیرواقعی از توانمندیهای خود دارند در کشور ما ریشه در مسائل تربیتی، خانواده، نظام آموزش و... دارد و نیازمند اصلاحات اساسی است.
منافعی که برخی افراد از طریق مجلس به دست میآورند نیز باعث ترغیب نامزدها خواهد شد؟
بله، بسیاری از افراد عرصه نمایندگی مجلس را یک قدرت و توانایی ویژه میبینند و هر فردی علاقمند است هرطور شده به این عرصه راه پیدا کند.
عدم نظارتهایی که در گذشته وجود داشته باعث شده کسب منافع شخصی برای نمایندگان امکانپذیر باشد و بسیاری از افراد برای استفاده از این منافع و رسیدن به قدرت تمایل دارند در انتخابات شرکت کنند.
مجموع این عوامل باعث شده هر دوره شاهد ثبتنام تعداد زیادی از کاندیداها برای انتخابات باشیم که البته پیامدهای خاص خود را دارد.
به مهمترین پیامدهای تعدد و فردی وارد شدن کاندیداها هم اشاره داشته باشید.
بدون شک ابتدایی ترین پیامد آن سخت شدن انتخاب برای مردم است، قطعا مردم امکان بررسی توانمندی و توانایی این تعداد از نامزد را ندارند. به علاوه چه تضمینی وجود دارد که اگر فردی در ایام انتخابات خوب بود، در چهار سال دوره نمایندگی نیز فرد خوبی باشد.
از سوی دیگر وقتی نامزدها به صورت فردی وارد میشوند هیچ تضمینی درباره پاسخگویی آنها در آینده نیست، چون هیچ مکانیسم و پشتوانهای برای این زمینه وجود ندارد. این فرد ممکن است تنها دنبال منافع افرادی که به او در ایام انتخابات کمک کردند و برایش رای جذب کردند باشد تا انها را حفظ کرده و برای دورههای بعد نیز به او کمک کنند.
این امر باعث میشود عامه مردم کنار گذاشته شوند و این چرخه مضر ادامه پیدا کند و مهمترین ضرر آن نیز برای مردم عادی است. مشابه این موارد را در سالیان گذشته بارها داشتهایم که افراد غیرپاسخگو نماینده شدند.
اما در مقام مقایسه وقتی که فردی از دل حزب بیرون میآید با پشتوانه حزب ملزم به پاسخگویی است، زیرا اگر پاسخگو نباشد حیات و اعتبار حزب را زیر سوال میبرد و حزب چنین اجازهای به او نخواهد داد.
تعدد نامزدها باعث بالا رفتن هزینههای انتخاباتی خواهد شد؟
هر انتخاباتی خصوصا در شرایط کنونی یک هزینه دارد و متاسفانه افرادی هم که توانایی مالی خود و یا نزدیکانشان بالاتر است امکان جذب رای بیشتری دارند.
معمولا هم این افراد پس از آنکه نماینده شدند باید بخش زیادی از زمان و انرژی خود را صرف جبران هزینههای خود و اطرافیان کنند و دیگر نتوانند زمانی را برای پیگیری امور کشور و مردم اختصاص دهند.
بخشی از جبران هزینهها مادی و بخشی نیز مربوط به دِینی است که به افراد دارند و از همین رو میبینیم چنین نمایندگانی وقت خود را بسیار صرف جابجاییها و تغییرات مدیران محلی میکنند که بسیاری از این تغییرات نیز بر اساس همین دِینی است که از ایام انتخابات دارند، نه بر اساس شایسته سالاری.
این در حالی است که اگر نماینده از دل حزب بیرون بیایند دیگر به فرد یا گروه خاصی مدیون نیست که بخواهد دینش را ادا کند.
مجلسی که چنین زیربنایی داشته باشد نمیتواند نمایندگی موثر در زمینه قانونگذاری و نظارت داشته باشد که نمونه چنین مجالسی را شاهد بودهایم. برای مثال در همین مجلس کنونی تعداد قوانینی که برای کشور گره گشا و مفید بوده و در مجلس تصویب شده کمتر از انگشتان دست است.
باید به این موضوع هم توجه داشت که در سراسر کشور هزاران نامزد انتخاباتی داریم که امکان نظارت بر هزینه کرد فرد به فرد آنها در ایام انتخابات وجود ندارد، از سوی دیگر چون ساختارها مخدوش است و ضعف قوانین هم داریم به راحتی میتوان نظارتها را دور زد.
راهکار جلوگیری از ورود افراد ناتوان به عرصه انتخابات چیست؟
ابتداییترین راه تقویت جامعه معدنی و احزاب استاندارد است، تا زمانیکه جامعه مدنی قدرتمند وجود نداشته باشد فرصت جولان به دست افراد فرصت طلبی میافتد که هیچ توانایی خاصی هم ندارند. البته این اصلاحات باید ریشهای و اساسی صورت بگیرد.
به علاوه نیازمند آن هستیم که احزاب قدرتمند و استاندارد را نیز در کشور شکل دهیم و شرایط قانونی نیز برای فعالیت آنها فراهم شود.
سختگیری برای ثبتنام واجدین شرایط میتواند اوضاع را بهتر کند؟
خیر، همانطور که دیدیم اگرچه طی سالها این معیارها خصوصا در زمینه مدرک تحصیلی ارتقا یافته، اما چون اکثر افراد دارای مدارک تحصیلی بالا هستند نتیجهای نداشته است.
به علاوه اینکه مدرک به عنوان معیار برای کاندیدا شدن افراد لحاظ شود اشتباه بسیار بزرگی است، چون در شرایط امروز به دست آوردن مدرک کارشناسی ارشد دکترا بسیار آسان است.
از سوی دیگر ممکن است دکترهایی هم داشته باشیم که بسیار ناکارآمد و ناتوانتر از یک فرد با مدرک کارشناسی باشند و چنین معیارهایی نمیتواند تضمین کننده صلاحیت فرد باشد.
کشورهای مدرن و دموکرات جهان در ایام انتخابات چکار میکنند؟
در تمام کشورهای توسعه یافته ورود به عرصه انتخابات از طریق احزاب است و حتی در کشوری مانند فرانسه که شورا دارند ورود در انتخابات شوراها نیز از طریق احزاب است.
در برخی کشورها رقابتهای انتخاباتی از دل احزاب حتی از یکسال قبل از انتخابات اصلی آغاز میشود تا نامزدها بتوانند ابتدا توانمندی و صلاحیت خود را به حزب اثبات کنند و به عنوان نامزد مد نظر حزب معرفی شوند.
جمع بندی و سخن پایانی
نتیجه نبود احزاب توانمند، تعدد کاندیداهای فردی و... آن است و نه انتخابات استاندارد، نه احزاب استاندارد، نه کاندیدای استاندارد و نه نماینده استاندارد از دل این چرخه بیرون نمیآید و مجلسی هم که با این ساختار شکل بگیرد کارآمد نخواهد بود.
پس برای این منظور نیازمند اصلاحات ساختاری و رفع عیوب ساختار سیاسی هستیم.