به گزارش تابناک کرمان، اینکه چگونه یک سیل بند که کارش بند آوردن سیل است خودش توسط یک جریان جزیی آب و نه سیل شسته و نابود میشود یک اتفاق اسفبار است.
پیمانکاران و طراحان این سازه باید به مردم پاسخگو باشند که چگونه شاهد چنین رخدادی بودیم؟ اگر دیگر بخشهای این سیل بند نیز دچار چنین اتفاقی شود، مسئولان چگونه میخواهند پاسخگو مردم باشند؟ «کرمان امروز شماره 3009مورخ(13/3/98)»
مطلب فوق الذکر در روزنامه کرمان امروز به قلم محمد فتحنژاد درج گردیده است و درست در پروسه بیست سال گذشته برای اولین بار چنین مطلبی واضح و مشخص در روزنامهای رسمی درج و منتشر گردید. از طرف دیگر چون نویسنده بالاترین مسئولیت کرمان امروز را داشته نیزبعنوان خبرنگار جای تأسف است که در عالم بیخبری بسر میبرده و تخریب بند سنگ و سیمانی بندر والی آباد در مسیر جاده ده بالا، وی را آشفته و تا این حد حساسیت نشان داده که چگونه میخواهند پاسخگوی مردم باشند؟
مسئله پاسخگوئی به این قبیل پدیدهها در استان کرمان با قدمتی بسیار دیرینه حل شده و تجربیات گرانقدری حاصل شده است، مثلا: وقتی که بیست و هشت کیلومتر خاکریز در چهار ردیف هفت کیلومتری در حسن آباد بویه پوزه خون سیرجان به دلایل فنی - مهندسی(عدم زیرسازی ، بکار نبردن مصالح مناسب، عدم کوبیدگی طبق توصیههای طرح مطالعاتی، اجرای سر ریزهای فاقد زیرسازی)اولین سیلاب بعد از افتتاح آنرا صدرصد تخریب و خسارات جبران ناپذیری به اهالی و کشاورزان محلی وارد نمود، پاسخ این بود: که حادثه غیرمترقبه و سیل استثنایی بوده است؟! بندانحرافی بتنی بر روی رودخانه وحشی در ختنگوئیه در حوالی چهار فرسخ وقتی که پس از اتمام عملیات اجرائی و افتتاح و تغییر تمامی نظام بهرهبرداری سنتی از منابع آبی دائمی حوزه آبریز با اولین سیلاب تبدیل به پل شد و تا امروز هنوز هم که شده کشاورزان شهدادی از تغییرات مکانیزم آبگیری رنج میبرند. باز هم پاسخ حادثه غیر مترقبه و سیل استثنائی بوده است.
مشرف به روستاهای ریگان سیل بندهایی بطول بیش از بیست و پنج کیلومتر که برای انحراف سیلابها و جلوگیری از خسارت به قنوات روستاها احداث گردید.از آنجایی که با اولین سیلاب صرفاً به دلیل نارساییهای فنی- مهندسی (فاقد رطوبت بودن مصالح، عدم کوبیدگی ، ریشهدار نبودن خاکریزها و ...)تخریب و «گل و لای» راه افتاده به چاههای میلهای و کورههای قنوات آنها ورود و آنها را از کار انداخت، اینجا هم پاسخ حوادث غیر مترقبه و سیلابهای استثنائی بود!
چارقوئیه بافت، کوهبنان، سیستم انتقال آب نسک گلباف بطول دوازده کیلومتر و برای انتقال دویست لیتر در ثانیه آب پایه دره نسکی، بلافاصله پس از افتتاح با ورود گل و لای اولین سیلاب به سیستم انتقال آب ، برای همیشه طرح انتقال آب به طرحی مدفون شده مبدل گردید. باز هم پاسخ سیل استثنائی و حوادث غیر مترقبه بود!
سد خاکی گروه راین که در شب سیزده نوروز سال 1391، شکست و وسیله تخریب باغها، جادهها و .. گردید، پاسخ چه بود ؟... و همه کارهایی که استان کرمان را به گورستان طرح های آب و خاک تخریب شده تبدیل نموده است. در استانی که گزارش فنی – مهندسی از طرحی که مسئلهدار است، تهیه و نزد عالیترین مقام سازمان برده و با تمامی معیارهای کارشناسی تشریح و اثبات میکنی که طرح در حال تخریب است. با صراحت و تا حدودی تندمعابانه مطرح میکند: خراب شد که خراب شد، اینهمه طرح تخریب شد چه اتفاقی افتاد؟ خبرنگار و مسئول محترم روزنامه کرمان امروز وقتیکه در تمامی شمارههای منتشر شده از روی رضایتمندی روزنامه صحبت می فرمائید. خیلی متاسف میشوم، از اینکه رضایتمندی روزنامه شما در گرو درج نکردن همه موارد تخریبی استان و ایجاد بحران آبی که همه دنبال چگونگی بروز آن میگردند، است! به راستی چه نوع ضرب المثلی با این اوصاف در اینجا کاربرد پیدا میکند؟
انتهای پیام/ حسن اشرف گنجویی