نگاهی به انتقادات این روزها از مرد شماره یک استانداری ایلام
اما گویا این قصه سر دراز دارد به حدی که فرسنگها دورتر از پایتخت، اینجا در ایلام نیز دولتمردان از تیررس انتقادات تند و تیز منتقدان در امان نیستند! اگرچه نقد منصفانه را باید قدر دانست و فضا را برای این فرایند سازنده آماده کرد، اما میطلبد به نکاتی در این راستا توجه نمود؛ اینکه نقد به چه چیزی است؟
تابناک ایلام آیت قیصربیگی* ::
اشاره: این روزها و قبل از چینش کابینه دوازدهم و تعیین وضعیت مدیران استانی، تب بازار سیاست همراه با گرمی طاقتفرسای هوا در اقصی نقاط کشور و حتی اینجا در غربیترین نقطه کشور بالا گرفته است تا جایی که گاهی اوقات حاشیهها آنقدر داغ میشوند که فرصت عرض اندام را از متنها میگیرند. حدود چهار سالی میشود که سکان اجرایی این دیار به دست یک ایلامی بنام محمدرضا مروارید افتاده است؛ درستش هم همین است، ایلام میبایست به دست ایلامیان ساخته شود. از کارهای زیادی که شروع شد، برخی با موفقیت پایان یافته و برخی نیز نیمهتمام ماندهاند. اتمام کارهای ارزندهای که امید توسعه را در دل ایلامیان زنده کرده است، انتظاری معقول و منطقیست. در حالیکه دولت یازدهم تا چند صباح دیگر به پایان میرسد و همه منتظر شروع بکار دولت دوازدهم هستند، حاشیههای دولت آینده زودتر از خودِ دولت، کار خود را آغاز کرده است. این روزها به انحاء مختلف انتقاداتی از دولتمردان در حوزههای مختلف ابراز میشود. قاعدتاً بعد از اتمام رقابتهای انتخاباتی، باید شاهد پایان منازعات و بجای آن آغاز رفاقتها باشیم. اما گویا این قصه سر دراز دارد به حدی که فرسنگها دورتر از پایتخت، اینجا در ایلام نیز دولتمردان از تیررس انتقادات تند و تیز منتقدان در امان نیستند! اگرچه نقد منصفانه را باید قدر دانست و فضا را برای این فرایند سازنده آماده کرد، اما میطلبد به نکاتی در این راستا توجه نمود؛ اینکه نقد به چه چیزی است؟ منتقدان چه کسانی هستند؟ و انگیزه نقد چیست؟
با روشن شدن این سه گزاره شاید بهتر بتوان به حقایق موجود و احیانا حقایق پشت پرده انتقادات این روزها از مرد شماره یک استانداری ایلام پی برد.
الف. نقد به چه چیزی؛
معمولا با تغییر دولتها به تبع آن مدیران هم عوض میشوند. خوب در اینجا درست است که دولت یازدهم جای خود را به دولت دوازدهم میدهد اما از آنجا که رئیس دولت یازدهم پیروز انتخابات بوده است، پس قاعدتا شاکله اصلی آن دولت نیز حفظ خواهد شد. در ایلام نیز مهندس مروارید به زعم اغلب صاحبنظران یکی از وفادارترین و شجاعترین استانداران روحانی بوده است. پس این انتظار دوستان که با تغییر دولت یازدهم لزوما استانداران از جمله استاندار ایلام نیز باید عوض شوند، با واقعیت موجود فاصله زیاد دارد؛ چرا که خیلی از این مدیران از جمله مهندس مروارید کارنامه قابل قبولی در دولت یازدهم داشتهاند. منتقدین باید بصورت شفاف مشخص نمایند چه پارامترهایی را مورد نقد قرار میدهند و در بحث پیش رو ملاک و معیار سنجش آنها در ارزیابی عملکرد مدیری در سطح یک استاندار چیست؟ و ... در نهایت مرجع این ارزیابی چیست؟ اینکه امروز عدهای بیایند و بدون بررسی جامع و ارائه آمار و ارقام بگویند عملکرد استاندار ضعیف است و بلافاصله به رفتن و یا برکناری او رای دهند، با اصول منطقیِ نقد سازنده سازگار نیست! پس در اینجا لازم است دوستان در انتقادهای خود شاخصهای موجود را مشخص کنند و بصورت کمی اعداد و ارقام ارائه دهند که مثلا در این شاخصها عملکرد استاندار به چه شکلی بوده است؟ مثلاً در آغاز کار دولت تدبیر و امید و همزمان با تحویل گرفتن سکان استانداری توسط مهندس مروارید آمار بیکاری در ایلام چقدر بوده است و حالا بعد از گذشت چهار سال به چه میزان رسیده است ....
برخی دیگر از دوستان در نقدهایشان به خواستهای دیرینه و البته حقیقی اشاره کرده و برآورده نشدن آن را به ناتوانی استاندار تعبیر مینمایند؛ حرکتی ناشیانه که به نوعی عوامفریبی برای تخریب استاندار قلمداد میشود؛ مثلا استان ایلام با این همه منابع خدادادی چرا در شاخصهای توسعهیافتگی عقب افتاده است و حالا نتیجه بگیریم که باعث و بانی این عقبافتادگی تاریخی استاندر امروز ایلام است! اینکه امروز در آمار بیکاری چرا وضعیت استان اینچنینی است (ولو اینکه امروز رتبه بیکاری استان از رتبه یک به پانزدهم رسیده باشد) و علت اصلی بیکاری در استان را استاندار فعلی بدانیم؟! یا اینکه چرا ایلام هنوز صاحب خط راهآهن نشده است و عدم تحقق چنین مطالبهای را -بدون توجه به تلاشهای فراوان صورت گرفته- به حساب عملکرد مروارید بگذاریم!
گوشهای دیگر از انتقادات دوستان به حضور مدیران دولت گذشته در سیستم مدیریتی دولت تدبیر و امید در استان برمیگردد. البته این انتقادات همواره مد نظر هواداران دلسوز دولت نیز بوده است و از طرفی مدیر ارشد استان هم آنها را پذیرفته و در راستای آن تا حدودی حرکت نموده است، اما واقعیت آن است که استاندار در این خصوص اختیار تام نداشته است که حالا باید در این زمینه پاسخگوی تام باشد. پرواضح بود که مشی دولت یازدهم این اجازه را در خصوص تغییر جامع و کامل مدیران به استانداران نمیداد کما اینکه این گلگیها بارها و به نسبت و در سطح کلان کشوری توسط هواداران روحانی نسبت به دولت وی ابراز شده است. ولی از شواهد و قرائن چنین برمیآید که مشی دولت دوازدهم در چینش مدیران نسبت به دولت یازدهم شفافتر خواهد بود و به تبع آن شاهد این رویه در استانهای مختلف کشور و به تبع در استان ایلام با عزم جدی مهندس مروارید نیز خواهیم بود.
ب. منتقدان چه کسانی هستند؛
در اینجا لازم است منتقدان امروزِ استاندار ایلام را به چهار دسته اساسی تقسیم کنیم؛
1- هواداران دلسوز دولت: برخی از منتقدان امروز دولت که اتفاقا مخاطب اصلی نقد مشفقانه و یا به زبان سادهتر درددلهای آنها نه مهندس مروارید، بلکه شخص رئیسجمهور میباشد. یکی از بارزترین این گلگیها در ارتباط با چینش نیروی انسانی غیرهمسو در برخی ادارات و دستگاههای دولتی استان است که انتظار میرود در دولت دوازدهم ارادهای برای تغییر آنها بر طبق ذائقه هواداران وجود داشته باشد. این گروه از منتقدان در اصل همراه و حامی سرسخت دولت و مهندس مروارید بوده و هستند و همواره از عملکرد ایشان دفاع نمودهاند، اما هیچگاه نگرانی خویش از وضعیت فوقالذکر را پنهان نکردهاند.
2- هواداران دیروز و منتقدان امروز: در این میان تعدادی دیگر از منتقدان هم از هواداران دیروز دولت هستند که در رقابتهای انتخاباتی دور یازدهم به دفاع از روحانی پرداختند و بعد از آن انتظار داشتند که از آنها در بدنه مدیریتی دولت در استان استفاده شود اما به دلایلی این امر محقق نشد. البته حساب اینگونه افراد را باید از مخالفان دولت جدا ساخت. این گروه نیز فینفسه منتقد عملکرد مروارید نیستند، بلکه تنها در خصوص وجود نیروهای غیر همسو در دولت روحانی انتقاد دارند چرا که آنها اعتقاد دارند این افراد عرصه را بر یاران واقعی روزهای سخت روحانی آن هم در دولتی که برای آن زحمت کشیدهاند، تنگ کردهاند.
3- منتقدان دیروز و هواداران امروز: این گروه از منتقدان که امروز خود را هوادار دولت دانسته و بیشتر از بقیه خود را ذیحق میدانند شمشیر را برای نماینده عالی دولت در ایلام از رو بستهاند. این افراد محدود و انگشتشمار از همان روزهای اول مخالف حضور مهندس مروارید در راس مدیریت استان بودند. به راحتی میتوان انگیزه و مطالبه این افراد را بدست آورد و آن چربش خواستههای صرفا شخصی در انتقادهایشان است. یکی از نشانههای غیرمنطقی بودن انتقادات این گروه آن است که آنها واقعا آنجوری نیستند که خود را نشان میدهند. تعدادی از این افراد را باید مجاهدان روز شنبه نامید که بیشتر تلاش آنها نه در روزهای سخت روحانی بلکه از شنبه پیروزی به بعد بوده است و برخی دیگر از این منتقدان کسانی هستند که سابقه هواداری آنان از دولت تنها به انتخابات چند صباح پیش برمیگردد آن هم به واسطه حضوری چند روزه که در ستادهای فرعی موازی داشتهاند. بارزترین مشخصه این افراد عدم همراهی هوداران واقعی جریان پیروز -حتی در زمان ایجاد ستادهایشان- با خواستههای آنهاست.
4- مخالفان همیشگی: اما منتقدان سرسخت دولت تدبیر و امید در استان که شاید نقشی اساسی در تحریک دسته سوم علیه مهندس مروارید را هم داشته باشند، کسانی هستند که در انتخابات دور یازدهم و دوازدهم جانانه از رقبای روحانی حمایت کردهاند. این دسته از منتقدان مثل همنوعان خود در سراسر کشور، اثبات خود را در نفی دولت و دولتمردان میبینند. شاید در اینجا انتظاری هم از این طیف نرود اما استاندار ایلام همواره نقد و انتقاد را حق همه و از جمله این طیف دانسته، بارها انتقادات و حتی تخریبهای هدفمند آنان را تحمل نموده و هیچگاه تاکنون به هیچ جایی شکایت نبرده است.
ج. انگیزه نقد چیست؛
یادآور میشویم که نقد نعمتی اللهی و حقی همگانی است و هیچ منطق درست و اندیشهی روشنگرانهای نمیتواند از آن جلوگیری نماید. نقد حتی اگر دلسوزانه نباشد ولی به قصد طلب حق ابراز شود، باز مفید است. نیز متذکر میشویم در این مجال طرف صحبت در ارتباط با انتقادات عامهی مردم از دولتها نیست. اینکه منتقد از عامه مردم هست و خواستهای دارد و یا احیانا از روند اموری نگران است جای خود دارد و بایست از آن استقبال کرد. اینکه افراد از سر دلسوزی نقد میکنند و پیشینه آنان گواه این موضوع است، باز حساب آن جداست. اما یک جایی نقد نه از سر دلسوزی بلکه صرفاً برای تخریب نقدشونده بیان میشود که اتفاقا وقوع این رویکرد را میشود به وفور و به وضوح در گروه سوم و چهارم منتقدان مشاهده کرد؛ جاییکه حقایق را فرافکنی میکنند تا با گلآلود نمودن آب، ماهی طمع خویش را دشت کنند. آنها سعی میکنند به طرق مختلف دست به سیاهنمایی بزنند تا نقاط قوت طرف مقابل دیده نشود تا بلکه خود موجه نشان داده شوند، غافل از اینکه همیشه نتیجهی این حرکات، لزوماً مطلوب آنها نخواهد بود؛ بطور مثال آنها امروز از بیکاری جوانان داد سخن میرانند درحالیکه دیروز علیرغم شدت معضل بیکاری مسئولان وقت را مورد انتقاد قرار نداده و بیتفاوت از کنار آن گذشته اند! باید از این افراد سئوال کرد شمایی که امروز دغدغه بیکاری جوانان این دیار را در سر دارید، آن زمانی که رئیس دولتهای نهم و دهم بعد از چهار سفر به استان برای ریشه کنی بیکاری، کاری انجام ندادند و در نهایت با پیشنهاد خرید چند گاو و گوسفند، جوانان بیکار این دیار را به شغل چوپانی تشویق کرند، چرا انتقاد و اعتراض نکردید؟! حال که نگاه دولت تدبیر و امید برای اشتغال جوانان تا حد قابل قبولی کارساز شده و آمار بیکاری از آن وضعیت دردناک کاهش پیدا کرده است چرا با قلب نمودن حقایق، واقعیتها را نادیده می گیرید؟! پرواضح است این رویکرد ضعیف در انتقاد، سرانجام خوبی نخواهد داشت، چراکه امروز مردم بیش از این گروه از منتقدان آگاه هستند و هیچگاه تحت تاثیر برخی غوغاسالاریهای کاذب قرار نمیگیرند.
*فعال سیاسی و روزنامه نگار