درطول تاریخ با تحول و تکامل جوامع به تدریج صحنه‌های خشن مجرمانه که با سبک زندگی مردم تناسبی نداشته از جامعه حذف شده و به تبع آن مجازات‌های خشن هم کمتر شده است. ولی تکنولوژی‌های نوظهور عملاً در حال باز تولید آن صحنه‌ها و جرایم خشن در جامعه هستند؛ یعنی چیزی که از دید جامعه تا حد زیادی مخفی یا غائب شده بود، مجدداً در حال دیده شدن است
کد خبر: ۷۸۸۶۸۲
تاریخ انتشار: ۲۳ مهر ۱۳۹۸ - ۰۹:۵۲ 15 October 2019
در جامعه ما فیلم‌برداری از تخلفات یک پدیده ناخوش ایند و آسیب اجتماعی قلمداد می‌شود؛ یعنی ممکن است به لحاظ اجتماعی آثار مثبتی هم داشته باشد، ولی از زاویه نگاه جرم‌شناسی و جامعه‌شناسی جنایی می‌توان از آن به عنوان یک پدیده نوظهور که تأثیر منفی در جامعه می‌گذارد، نام برد.
 
به گزارش «تابناک» ، «عبدالرضا جوان جعفری» دانشیار رشته حقوق جزا و جرم‌شناسی در دانشگاه فردوسی است. او که مقطع دکتری خود را در دانشگاه گلاسکو انگلیس و در رشته جامعه‌شناسی کیفری به پایان رسانده است، اصرار زیادی دارد که جامعه‌شناسی جنایی و کیفری را نباید یکی دانست. در این روز‌ها که تقریباً در دست هریک از شهروندان شهر یک عدد گوشی همراه با قابلیت فیلم‌برداری و عکس‌برداری وجود دارد، سؤالات زیادی درباره مزایا و معایب جامعه‌شناختی این پدیده به ذهن خطور می‌کند.

به اعتقاد دکتر جوان جعفری درطول تاریخ با تحول و تکامل جوامع به تدریج صحنه‌های خشن مجرمانه که با سبک زندگی مردم تناسبی نداشته از جامعه حذف شده و به تبع آن مجازات‌های خشن هم کمتر شده است. ولی تکنولوژی‌های نوظهور عملاً در حال باز تولید آن صحنه‌ها و جرایم خشن در جامعه هستند؛ یعنی چیزی که از دید جامعه تا حد زیادی مخفی یا غائب شده بود، مجدداً در حال دیده شدن است. به‌طور کلی فیلم‌ها را می‌شود از یک زاویه به ۴ نوع تقسیم کرد:

۱. فیلم‌های انیمیشن که معمولاً برای کودکان و گاهی هم برای بزرگسالان ساخته می‌شود؛

۲. فیلم‌هایی که در قالب بازی‌های دیجیتال یا گیم‌ها قرار دارد؛

۳. فیلم‌هایی که در قالب فیلم‌های متعارف سینمایی و تلویزیونی به نمایش گذاشته می‌شود؛

۴. فیلم‌های واقعی.

بحث ما این دسته چهارم یعنی فیلم‌برداری از صحنه‌های واقعی است.

در همه این ۴ شکل، نمایش خشونت آثاری دارد که بر روی مخاطب تأثیر می‌گذارد؛ در مورد فیلم‌های انیمیشن کم‌کم مخاطب حس می‌کند که این‌ها غیر واقعی است. گیم‌ها را هم شاید بشود با رشد و بلوغی که نوجوان پیدا می‌کند، چنین توجیه کرد که این شخص درک متناسبی پیدا خواهد کرد. هرچند که این هم آثاری منفی دارد.

به‌همین‌ترتیب در فیلم‌ها و نمایش‌های تلویزیونی نیز آثار منفی وجود دارد. اگرچه بعضاً از دید روانشناسی و جرم‌شناسی آثار مثبتی هم برای بعضی از فیلم‌های خشن شمارش شده است.

این استاد دانشگاه در ادامه به «ماهنامه وکلا» می گوید: در مورد صحنه‌های خشن واقعی، آثار منفی آن به نظر من به مراتب بیشتر از سه مورد قبلی است و به همین دلیل هم در این نوع فیلم‌ها و گزارشات در دنیا مرسوم است که اولاً صحنه‌ها شطرنجی و مات می‌شوند که مردم نبینند و حتی قبل از نمایش اعلام می‌شود که این فیلم حاوی صحنه‌های خشن است و توصیه می‌شود افراد در سنین خاص و گروه‌های خاص از مشاهده این صحنه‌ها خودداری کنند یا حداقل آمادگی لازم را داشته باشند.امروزه حذف خشونت علامتی از تمدن و توسعه‌یافتگی است. خشونت را باید از صحنه‌ها حذف کرد. در اکثریت قریب‌به‌اتفاق کشور‌های دنیا تصویر جنازه نمایش داده نمی‌شود، چه برسد به اینکه بخواهند فرآیند وقوع یک جنایت یا تخلف را به تصویر بکشند.

وی در ادامه خاطر نشان کرد : تئوری‌های جامعه‌شناسی‌جنایی که از جمله مشهورترین آن‌ها تئوری یادگیری و یا تئوری‌های فرآیند اجتماعی است، می‌گویند که افراد در واقع در فرآیند اجتماعی شدن، رفتار‌ها را می‌آموزند. خیلی از جرم‌شناسان معتقدند فیلم‌های نوع سوم همان آثار فرآیند اجتماعی و آموزش را دارد؛ چه برسد به اینکه فیلم واقعی (نوع چهارم) باشد. در صورت مشاهده این فیلم‌ها به تدریج جنایت عادی و تحمل‌پذیر می‌شود. این فرایند عادی‌سازی و تحمل‌پذیری به تدریج و بر اثر تکرار، از جرایم حساسیت‌زدایی می‌کند و سپس در قالب یادگیری، عقلانیت و توجیه لازم را نیز برای ارتکاب جرم القاء می‌کنند.مخصوصاً برای افرادی که زمینه‌ها و پتانسیلی برای ارتکاب جرم دارند؛ مثلاً نوعی افسردگی یا سادیسم یا مازوخیسم یا زمینه‌های خشونت و کمبود عاطفه دارند. در مورد این افراد، این فیلم‌ها آثار جدی‌تری دارند. هم رفتار مجرمانه را توجیه می‌کنند و هم شیوه‌های ارتکاب جرم؛ یعنی یادگیری در دو بعد عقلانیت و توجیه رخ می‌دهد.یکی از انگیزه‌های دیگری که این فیلم‌برداری‌ها انجام می‌شود افشاگری است، مخصوصاً در حوزه رقابت‌های سیاسی. این باعث لطمه به حیثیت افراد می‌شود و کنترل اجتماعی را از افراد سلب می‌کند. مستحضر هستید که گاهی مهم‌ترین عامل پیشگیری از وقوع جرم، کنترل اجتماعی است. یعنی فرد نه به خاطر مجازات، بلکه به خاطر حفظ حیثیت خویش سعی می‌کند مرتکب جرم نشود. هنگامی که شما حیثیت چنین فردی را خدشه‌دار کردید، در واقع در مورد این شخص قضاوت کردید و حکم صادر نمودید. در نتیجه کنترل اجتماعی را در مورد او تضعیف کرده یا از بین برده‌اید؛ لذا این فرد دلیلی برای مخفی‌کاری رفتار خودش نمی‌بیند و به جرم و تخلف خویش ادامه می‌دهد. اما این بار به صورت علنی!

این استاد حقوق جزا و جرمشناسی می گوید: انتشار تصویر مربوط به یک جرم محیط ذهنی مجرمانه درجامعه می‌سازد و ایجاد رعب و وحشت می‌کند. به طوری‌که منطقه و محله‌ای هم که جرم در آن واقع نشده نیز گویا جرم را دیده و لمس کرده‌است. در واقع بیننده فیلم همان ترس و ناامنی را با تمام وجودش لمس می‌کند. ما با انتشار این فیلم‌ها نظم عمومی جامعه را به هم می‌زنیم و آن را مختل می‌کنیم.در این صورت مجازاتی که بعداً اجرا می‌شود دیگر قابلیت تناسب با چنین جرمی را نخواهد داشت؛ چون فرض ما این است که جرم امنیت یک محله را به هم زده است، درحالیکه اگر جرمی امنیت کل جامعه را به هم بزند این جرم امنیتی است و می‌تواند در قالب محاربه، افساد فی‌الارض و… قرار گیرد؛ لذا اغراق نیست که بگوییم انتشاردهندگان چنین فیلم‌هایی به مراتب قابل سرزنش‌تر از خود مجرمین هستند؛ زیرا درجایی یک درگیری بوده‌است و دو نفر مجروح و ۵ نفر نیز با خبر شده‌اند. ولی کسی که آن را منتشر می‌کند آن را در معرض دید عده‌ی زیادی قرار می‌دهد که روحشان آزرده می‌شود و نگران خانواده و اطرافیان خود می‌شوند. چنین فیلم‌هایی باعث همذات‌پنداری با صحنه جرم می‌شود. منِ بیننده هم خودم را قربانی جرم می‌دانم و با قربانی (و گاهی جانی) همذات‌پنداری می‌کنم. البته این همذات‌پنداری در زنانی که چنین فیلم‌هایی را مشاهده می‌کنند خیلی بیشتر رخ می‌دهد و آسیب‌زننده‌تر است.
 
این استاد دانشگاه معتقد است که بحث فیلم‌برداری از مسئولین دولتی متفاوت است. او می گوید: معمولاً نوع تخلفات آن‌ها از نوع تخلفات خشونت‌آمیز نیست و این‌گونه نیست که در این فیلم‌ها مسئول دولتی کسی را به قتل برساند یا خشونت فیزیکی یا کلامی نشان بدهد. جنس این تخلفات جنس خاصی است که اصطلاحاً به آن‌ها جرائم یقه‌سفیدان یا جرایم حکومتی گفته می‌شود.از سوی دیگر کسانی که پست و سمتی می‌گیرند باید خود را در اتاق شیشه‌ای دیده و مردم را ناظر بر رفتار‌های خودشان ببینند. در واقع حریم خصوصی‌ای که مردم در زندگی اجتماعی دارند آن‌ها ندارند و پذیرش سمت به نوعی مجوزی است که مردم بر ایشان نظارت کنند. مفهوم این نظارت می‌تواند این باشد که من بتوانم صحنه‌ی تخلف را ضبط کنم و این می‌تواند جنبه بازدارنده و کنترل‌کننده داشته باشد. ضمناً برای مقامات پاسخگویی ایجاد کند؛ بنابراین این نوع فیلم‌برداری نیز هر چند ممکن است جنبه‌های غیراخلاقی داشته‌باشد، در دنیا خیلی مرسوم است. نه تنها افراد مشهور وقتی از منزل خارج می‌شوند حریم خصوصی ندارند و صحنه‌ها ثبت و ضبط می‌شوند، بلکه در مورد پلیس نیز در برخی از کشور‌ها مرسوم است که روی شانه پلیس دوربینی نصب می‌کنند تا اگر صحنه خشنی رخ داد دیده شود.اما الزاماً این را در جامعه پخش نمی‌کنند، بلکه به عنوان مدرکی برای ناظران، مجریان و مقامات قضایی استفاده می‌شود تا مشخص شود بزه‌دیده چه رفتاری کرده‌است و پلیس چه واکنشی نشان داده‌است. به‌هرحال این مسئله ابعاد مثبتی دارد، هرچند که بعضاً ابعاد غیر اخلاقی هم پیدا می‌کند.
منبع: تابناک
اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار