کد خبر: ۵۱۲۹۳۹
تاریخ انتشار: ۳۰ مهر ۱۳۹۶ - ۲۳:۱۹ 22 October 2017
آقای من؛ ابرهه فساد، هستی نظام اسلامی را نشانه گرفته است، لطفا سلیمانی های سلمان صفت را به هدم و حرمانشان فرمان دهید!!
 
حضرت عشق!
 آنچه در پی میآید از جان برآمده های یک دلداده نظام ولایی و یک شیدایی شخصیت اهورایی شخص شخیص شماست. تمنای اکنونم آن است که مراد و مولایم این از جان برآمده ها را علیرغم طعم گس و تلخشان به گوش جان بشنوند. چنین باد.  آمین       
 سلام بر عزیز رهبرم که هم جان است و هم جانان.

نظام اسلامی اکنون به یل سروقامتی مانَد که اگرچه هیبت بشکوهش دیدگان کسان را خیره خیره بگشاده میدارد، اما دردی درونی و اینک عیان و پیش رونده تمامی هستی این یل رشید را به تهدید نشسته است. دردی مهلک و مردافکن به نام فساد فراگیر و نظام مند!!.

 نگارنده در این قلم نگاشت که در واقع بخش دوم یادداشتی است که پیش از این با عنوان

 "" فساد فراگیر؛ فریادرسی آیا هست؟ "" در سامانه خبری  (( در سیاهکل )) منتشر گردیده، بر آن است تا به بررسی شرایطی بپردازد که برای اشاره به آن ناچار است تا از واژه ترکیبی (( اقتدار و احتضار!! )) استفاده نماید.

 _ نظام اسلامی و قصّه ی پُر غُصه ی اقتدار و احتضار !!!

وصف حال صاحب این قلم در گاه قلمی کردن آنچه که بعد از این میآید، وصف یک رجاء دلآشوبانه و یک آرمان بشکوه زخمی است!!

الا ای جان جانان، حضرت عشق! رخصت دهید تا حال دل، بی تکلّف بگویم و .........‌. می گویم!!

با نگاهی از بیرون ، جمهوری اسلامی نظامی مقتدر است که قدرتهای جهانی برای مهار اقتدار روز افزونش هم پیمان شده اند و این به تنهایی برای اثبات داعیه برحق اقتدار و نفوذ بیرونی و فرامرزی نظام اسلامی کفایت میکند. بلاشک این قدرتها از گستره ی فزاینده حیطه اقتدار نظام اسلامی، خیلی بیشتر از فزونی بُرد موشک های ایرانی نگرانند. بالا و پایین پریدنهای بلاهت آمیز پریزیدنت ترامپ و پریشان گویی های هماره ی حاکمان رژیم بی هویت اسرائیل و هجویات بی پایان برخی سلاطین شکم گنده و تهی مغز کشورهای عربی و .... همه و همه، ریشه در همان توهّم واقعیت گونه ی واهمه انگیزی دارند که خود و به حق آن را افزایش نفوذ منطقه ای ایران و نابحق حمایت نظام اسلامی از جریان بین المللی تروریسم!!! می نامند.

 در هر صورت و رها از این اما و اگرها، اقتدار و نفوذ بیرونی و اقتدار فرامرزی نظام اسلامی امر واضحی است که اثباتش از استدلال و ایضاح افزون، مستغنی است. اما و صد اما و هزاران اما در ورای این واقعیت آشکار و خوشایند و غرورآفرین، روند شوم و بدفرجامی به کمین هستی انقلاب و نظام اسلامی نشسته است و این شوم واهمه انگیز همان روند بیدادگر فساد فراگیریست که اینک عیان تر از همیشه جولان میدهد!!. بلیه ای استخوان سوز که فراگیری بی مهار و عیانش تا عمق جان را در آتش حسرت و آه میگدازد. سوزناکی این آه آنگاه مضاعف میشود که بدانیم  یکی از شاخصه ها و آرمانهای نهضت اسلامی و یکی از انگیزه های مهم قیام ایرانیان بر علیه رژیم سلطنتی پهلوی، فساد حاکم بر کشور و دربار و درباریان بود. علیرغم این واقعیت، تذکار نکته ای مهم در اینجا ضرورت دارد و آن مهم این که در نگاه عموم و خواص، فسادزدگی یک رژیم سلطنتی و جامعه ی تحت حاکمیت حاکمانی که نسبتی با دین و داعیه های دینی ندارند، چندان هم امری نامتوقع و دور از ذهن نتواند بود،  اما به یقین بُهت آور خواهد بود مشاهده این واقعیت که حکومتی برآمده از یک انقلاب ارزش مدار و فساد ستیز، پس از استقرار و علیرغم همه داعیه های دین مدارانه و عدالتخواهانه در عرصه های داخلی و خارجی، خود چنان به بلیه فساد فراگیر و نظام مند گرفتار آید که بعد از گذشت سالیان دراز از عهده هیچ اقدام موثر و کارآمدی که به اصلاح رویه ناصواب موجود و مهار فساد فزاینده حاکم ختم شود، برنیاید، به گونه ای که حتی بسیاری از انقلابیون از فرط یاس و ناامیدی و پشیمانی به طعنه بگویند که؛ (( چه فکر میکردیم و چه شد!! )). این درد بزرگیست که در جامعه اکنون ایرانی و در آستانه چهل سالگی نظام اسلامی و علیرغم همه دستآوردها و پیشرفتها ( با توجه به تمامی موانع فرارو)، فساد به گونه ای در تار و پود جامعه و ارکان حکومت، نهادینه گردیده و انواع مفاسد اقتصادی و رفتاری و اخلاقی و ...بدان حد از تکرار رسیده اند که حساسیت عمومی جامعه را نسبت به وقوع شرم آورترین مفاسد، زائل نموده و حتی کار را به جایی رسانده که جریان بی مهار مفاسد  برای مردم، به موضوعی پُرقابلیت جهت لطیفه سازی تبدیل شده است!!!.
 آری آری یقینا فراگیری فساد در جامعه ای با این مختصات و این داعیه ها و آن اقتدار و نفوذ بیرونی، حتما دردی تحمل سوز است که درمان، گر نگردد، دودمانِ درمان گریزان را که همچنان دست اندرکار انکار دردند، به باد فنا خواهد داد!!!. از این رو


رواست تا از این بیش دیر نشده، امام بیدار دل امت دردمند، حضرت سیدعلی تا همیشه عزیز، برای درمان این بلای مزمن پیش رونده، مردان مردی که بتوانند کارکردی مشابه با سردار سلیمانی در جبهه بیرونی را در پهنه داخلی (  در همه ابعاد و فوری تر از همه در بُعد فسادستیزی و ارتقاء سطح معیشت مردم از مسیر اقتصاد مقاومتی ) محقق سازند، به میدان تکلیف و عمل مامور فرمایند. این سلیمانی های سلمان صفت، متخصصان خداباور توانمندی هستند که با نگرشی الهی و تکلیف مدار و با خود شایسته پنداری مومنانه، پای در عرصه ادای دین به دین و آئین و مُلک و ملت میگذارند و با کارکردی انقلابی و جسورانه ، بر گلوگاه جریان فاسد و  فساد نظام مند موجود، مهاری بی گسست میزنند. اگر سردار سلیمانی بزرگ توانست با تدبیر و ایمان، توطئه ابلیسی داعش را منهزم کند، بلاتردید سلیمانی های میادین فرهنگ و اقتصاد نیز میتوانند بر گُرده گرگهای مفسد و فاسد این عرصه ها مهار تسلیم بیافکنند و آنان را به خاک سیاه مذلت و خفت بنشانند. این بزرگ مردان بی ادعای غُنوده در گوشه عزلت از بی مهریِ بلند پایگانِ کم مقدار را به نفَس اهورایی خود به میدان آورید و کار بزرگ فساد ستیزی را به آنان واگذارید. یقینا در این کار بزرگ، قیل و قالها و هوچی گریهای  مدعیان ناصادق و ناسالم مردم سالاری و دموکراسی، شما و نظام اسلامی را به اتهاماتی چون خودرایی و استبداد و ..‌. متهم خواهند کرد، اما نیک میدانید که؛

اولا: تداوم بقا و حیات نظام اسلامی بدون حل موضوع فساد امری بعید و نامتصور است، و

ثانیا برای مقابله با جریان سازی تبلیغاتی معاندان و کم مایگان پرادعا در زمینه لزوم رعایت قواعد دموکراتیک در قضیه مبارزه با فساد، وفق دیدگاه پیشنهادی، راهکارهای قابل دفاعی وجود دارد که طرح آنها مجالی دیگر میخواهد.

مولا و مراد من!
نبود توازن ساختاری بین اقتدار بیرونی و درونی نظام اسلامی ( به دلایل مختلف و از جمله دلیل مهم وجود فساد فراگیر) در کنار هجمه تبلیغاتی اردوگاه کاپیتالیسم و عمله های داخلی آنان که با بهره گیری از ابزار های نوین و کارآمد تبلیغی ( از جمله شبکه های ماهواره ای و تلوزیونی و فضای یله ی مجازی ) عملیاتی میشود، هم چنین باعث پیدایی و نهادینه شدن یک نگاه بنیان برافکن منفی ( و البته نادرست ) در ذهنیت عموم ایرانیان شده است. نگاهی که معتقد است نظام اسلامی و متولیانش به جای آنکه از منابع و امکانات کشور برای حل مشکلات بی شمار مردم ایران استفاده کنند و محرومیت های فراوان ایرانیان را بزدایند و سطح معیشت عمومی را برای مردم کشور خود ( که بسیاری از آنان در شرایطی  فلاکت بار و در زیر خط فقر روزگار میگذرانند ) ارتقاء دهند، بیشترِ توان خود و منابع این ملت محروم را صرف مردم و حکومت کشورهایی مانند فلسطین و افغانستان و عراق و سوریه و گروهها و اهداف نظامی فرامرزی میکنند!!! اگرچه نگارنده این نگاه و داوری را ناآگاهانه و از بیخ نادرست میداند و معتقد است که میزان سرمایه و بودجه ای که متولیان عاقبت اندیش نظام اسلامی و به حق در این امور مهم و حیاتی صرف میکنند، بسیار کمتر از رقم های القایی و ادعایی است، اما حتما عنایت میفرمایید و مستحضرید که نگاه و باور من و شمار محدودی چون من، برخلاف نگاه عمومی جامعه به این قضایاست و دردی را درمان نمیکند!!
افکار عمومی وقتی برای بسیاری از سوالات و ابهامات به حق خود از جمله در باره فساد فراگیر، فقر و محرومیت گسترده، بیکاری عنان گسیخته، تورم کمرشکن، واردات بی رویه، تعطیلی تولیدات داخلی، تجمل گرایی و اشرافیگری بسیاری از متولیان، جریان مداوم چاپلوسی و ظاهرسازی، استفاده ابزاری از دین و اعتقادات مردم، اختلاسهای چندهزار میلیاردی، دیوانسالاری بیمار و علیل دولتی، رشوه خواری عیان و نهان در قاطبه ارگانها و سازمانها، مسئولین دوتابعیتی، جریان آقازاده های خارج نشین، ژنِ برتریهای خدمتگزار!!، مدیران نجومی بگیر، چند شغله های همه فن حریف، بی برنامگی ها، پارتی بازیها، به هم پریدنهای مسندنشینان، تبعیض های استخوان سوز در نظام پرداخت ها، معیشت ضَنک و تنگ بسیاری از کارکنان دولت ( خاصه قشر نجیب و شریف فرهنگی که دهه هاست قرار است قدر ببیند و بر صدر نشیند و البته نه قدری می بیند ونه بر صدر می نشیند!!) در مقابل دریافتی های بی حساب و کتاب رسمی و غیر رسمی !! برخی دستگاهها و ارگانهای دیگر، عدم همخوانی میان حرف و عمل بسیاری از مسندنشینان، تمول و رفاه زدگی منادیان زهد و تهذیب و دهها و صدها پرسش چالشی خود، پاسخ های سزاوار و اقناع کننده ای نمی یابد، و از طرف دیگر با داعیه ها و واقعیت های میدانی مربوط به نقش آفرینی ایران و نظام اسلامی در عرصه های خارجی روبرو میشود، لاجرم با مشاهده واقعیات اشاره شده از یکسو و تاثیرپذیری منفعلانه از هجمه تبلیغاتی معاندان ار دیگر سو، به سوی استنتاج  نتایج ناصوابی از سنخ موارد زیر گرایش می یابد؛

  _ برای مسئولان و متولیان

کشور، مردم و جریانات بیرون از مرزها از مردم و واقعیات داخلی مهم ترند!!

 _ بسیاری از مسئولان و برمسندنشستگان که خود غرق در ناز و تنعم اند از درد مردم بی خبر و بر حال آنان ناآگاهند، از همین رو مسائل مسئولان با مسائل
 مردم ماهیتا متفاوت اند!!
 _ در نگاه مسئولین، مردم  از ارزش ابزاری ( و صرفا ابزاری ) زیادی برخوردارند!!  
_ مردم پُر از حِرمان و غُصّه اند و مسئولین سرشار از لبنان و غزّه!!  
  _ جوانان و تحصیل کردگان مردم چون برآیند ژن های نامرغوب اند!!، لاجرم بیکارند و مقیم سرزمین یاس، اما ماحصلِ ژنِ خوب متولیان، جوانان برومندی هستند که لابدّ برای تبلیغ آئین و صدالبته  برای صیانت از   ژن برترشان!! رنج سفر به بلاد کفر را به جان میخرند و درد غربت را تاب می آورند و مجاهدانه مقیم لندن و پاریس و نیویورک و اتاوا و ... میشوند و از حریم دین در دیار فرنگ جانانه دفاع میکنند!!
 _ محرومان جامعه ایرانی در شرق و غرب و ... در زیر کپر زندگی میکنند و کوله برهاشان به کوه و کمر میزنند و از برق و آب و گاز و تلفن و تلوزیون محرومند، و همزمان با این همه درد نادیده درونی، تلوزیون ملی ما از محرومان فلسطین و افغان و عراق و ...میگوید و بر ماتمشان نوحه میسراید!! و .....
مرشد روشن ضمیرم!

این ها که آوردم نه باورداشت ها و اعتقادات من، که بازتاب نوع نگاه کثیری از مردم این آب و خاک است. نگارنده تکلیف خود را رفع این ابهامات و فراهم آوری پاسخ هایی منطقی برای آنها میداند تا از این مسیر عمق نفوذ و مشروعیت مردمی نظام اسلامی را در حدّ توان کم مقدار خود، فزونی بخشد. و این قلم نگاشت نیز دقیقا در راستای تحقق این آرمان ارجمند و بزرگ، قلمی گردیده است.

 من از خریف و خزان آرمانها در طوفان فساد و تبعیض می هراسم.

 من از سیل بنیان کن برآمده از انبان ابهامات بی پاسخ و کژپاسخ واهمه دارم.

 من از انکار دردناشناسانه انبوهه دردهای نادیده بیمناکم،
 من از غربت گفتمان حقیقی اسلام ناب و انقلاب و از عزلت سبک فکر و فعل توحیدی و رسم زندگی اسلامی _ ایرانی که مقتدا و مرادم منادی یگانه آنند هراسناکم.

و سرانجام من از سختی و صعوبت درمان دردهایی که عزیز رهبرم در چهارچوب اقتضائات سهمگین و تقیدسازِ برآمده از نظام ترکیبی جمهوری اسلامی، متکفل و دلمشغول درمان آنهایند، و از ناهمنوایی دردناک دردناشناسانِ خودطبیب پندارِ جمهوریت زده، با قافله سالار صبور کاروان انقلاب و ولی امر والا تبار امت و از خون دلهایی که از این ناهمنوایی نابخردانه میخورید و گِله به درگاه دادار میبرید، بیمناک و هراسانم.

و کلام آخر؛

من گفتم حال دلِ به اضطراب نشسته ام را به آنکه حضرت عشق میدانمش و طبیب دردهایم. خدایا خود از کرم، حالمان از این بهین فرما . آمین.                                      
منبع: تابناک
برچسب ها: مهدی کوچک پور
اشتراک گذاری
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۷
مهدی
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۱:۵۴ - ۱۳۹۶/۰۸/۰۳
دکتر حسین علی (ر) از تهران
سلام . ..... شاگرد مکتب تون و تفکر خلاق تونم. قلم شیواتون مستدام بنگارد و تاثیر گذار باشد
مهدی
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۱:۵۹ - ۱۳۹۶/۰۸/۰۳
سیدیعقوب( آل ...) از گیلان
ازداخل پوک و پوسیده.
محمد حسین
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۲:۲۴ - ۱۳۹۶/۰۸/۰۳
Mohammad.Hossien:
سلام .متن خوبی است ... ما‌ ز یاران چشم یاری داشتیم /خود غلط بود آنچه می پنداشتیم ....این فساد مالی واختلاس وزمین خواری ها متاسفانه بعد از انقلاب یواش یواش شروع وباز متاسفانه کسی نبود که ریشه این جانیان وفاسدان به انقلاب وکشور را از بیخ‌وبن برکند ....که ریشه ها کم کم گنده تر تا ادارات هم رسوخ ..و چگونه پاک شود خدا داند .وآقایان واساتید قرآن مطلع اند .که خداوند در قرآن‌می فرماید ما سرنوشت هیچ قومی را عوض نمی کنیم .مگر اینکه آن قوم خواسته باشند ...ما همه منتظر اصلاح امور واجرای ضوابط درست قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران عزیز هستیم .....
مهدی
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۴:۵۴ - ۱۳۹۶/۰۸/۰۳
اردشیر ( ا )
ابرهه فساد ٬ هستی نظام اسلامی را نشانه گرفته است
مهدی
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۴:۵۸ - ۱۳۹۶/۰۸/۰۳
دکتر محمد بخارایی:
محق
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۱:۴۳ - ۱۳۹۶/۰۸/۰۵
Mohegh:
متن مذکور زیرکانه ولایت فقیه را زیر سول برده و مدعی است ولایت فقیه توانایی حل مشکلات را ندارد و لذا از خود امام زمان کمک خواسته است
در ادامه مدعی دوگانگی عملکرد نظام در داخل وخارج شده و این ضرب المثل را القاء میکند که داخلش ما را کشته و بیرونش دیگران را
بزرگ کردن مشکلات درون نظام و از حد کنترل خارج شدن انها نیز در این مطلب به ان پرداخته شده که خواست و نظر استکبار است
القا یاس و نا امیدی در جامعه انهم در بین انقلابون ادعای بسیار زیرکانه ای است که تیم عملیات روانی دشمن سالها بدنبال پیاده کردن ان است
چه فکر میکردیم و چی شد هم به نوعی القاء ابراز پشیمانی از انقلابی است که اینهمه شهید داده و اینهمه دستاورد داشته است
نفوذ اعتقادی انقلاب اسلامی در فلسطین و لبنان و سوریه و یمن و عراق و نیجریه و... نگرانی استکبار بوده و هست و در تلاش اند هرطور شده این نفوذ را مانع شوند که نویسنده با جمله مردم پر از حرمان .... متولیان سرشار از لبنان و غزه
این هدف دشمن را دنبال میکند
در پایان نویسنده خود را عقل کل و روشنفکر و مرشد انهم روشن ضمیر معرفی کرده و سعی دارد تفکرات خود و هم فکرانش را تحت عنوان نگاه کثیری از مردم به خورد خواننده بدهد
میم
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۱:۵۰ - ۱۳۹۶/۰۸/۰۵
m. eamailzade:
مشکل قشر مذهبی جامعه این هست که سعی دارن این فساد هارو توجیه کنن و این باعث شده که مردم نسبت به دین و اسلام دور بشن.من خودم طلبه هستم ولی قرار نیست از فساد تو جامعه حمایت و یا نادیده بگیریم
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار