کارنامه درخشان یک مدیر!

گویا باور ندارند که زمامداری امور با جاودانگی سر سازگاری ندارد!
به دیگر سخن اینکه چنانچه دهر بر وفق مرادشان نچرخد،در یک روند سریع با مرثیه سرایی و اغراق در نمایش عملکرد مثبت مهره ی خود،بخصوص برای آنکه خواستار ماندگاریش هستند، کارنامه ای درخشان می‌سازند تا آنجا که برق این کارنامه هوش از سر مجریان ومتصدیان بپراند وخلق از همه جا بی‌خبر را بر این اندیشه بگمارند که حاکمیت با برکناری یک مهره سیاسی مرتکب اشتباه فاحشی شده است!
قبل از شرح حقیقت از دوستان قدیم و یاران ندیم در خواست دارم، بر من خرده نگیرید، که چرا گاهی سوژه‌هایی را برمی‌گزینم که نیک می‌دانم نه در شأن این قلم است و‌ نه مهم!
گاه دوست دارم به موارد کم ارزش هم بپردازم تا هم جوگیر قلمی نشوم که گاه‌ سخت و لغت‌پردازانه می‌شود و از سویی خلوتی و رخوتی ساده از نوع ریلکسیشن به قلم بدهم و تفننی کرده‌باشم.
و اما بعد!
چند جمله در باب نامه هیات مدیره ماشین سازی اراک به محمد باقر قالیباف؛ البته لازم است توضیح دهم، عنوان خبری که خواندم #نامه # بود اما ساختارش بیشتر به یک یادداشت سیاسی شبیه است که مطبوعاتی ها گاه برای تخریب مسئولین از این سبک نوشتاری استفاده می کنند.
نامه ای با چهار امضای بدون نام و مجهول که مشخص نیست چرا افراد امضا کننده که ظاهرا عضو هیات مدیره ماشین سازی اراک هستند،خواستار فاش شدن نامشان نیستند؟!
امضا در مفهوم حقوقی،به هرگونه علامت انحصاری شخصی که زیر نوشته ترسیم شود و دلالت بر هویت امضا کننده و تایید متن نوشته شده توسط او را نماید،گفته می شود.
درصورتی که متنی به وسیله شخصی نوشته شود و امضا نشود از نظر قانون اعتباری ندارد،با توجه به این مهم حکم امضاهای مجهول مشخص است.
قبل از پرداختن به نکات ذکر شده در این نامه به پرسشی که ذهن نگارنده را به خود معطوف کرده می پردازم.
اینکه برخی از رسانه ها نوشته اند،انتظار می رود در دولت سیزدهم آهنگ تغییرات مدیریتی در سازمان ها وشرکت های اقتصادی کند شود،آیا با شرایط موجود چنین انتظاری معقول است ونکته مهمتر اینکه این انتظار عجیب وبدور از منطق، وعده کدام مسئول بوده است که امروز خواستار تحقق آن هستند؟!
صندوق ذخیره فرهنگیان با تغییر دولت باید نسبت به تغییر مدیران سیاسی وناکارآمد در شرکت ماشین سازی اراک اقدام کند و وزیر آموزش وپرورش باید نسبت به هرگونه تعلل در این زمینه پاسخگو باشد.
نادیده گرفتن گلایه کارگران وخلاف واقع خواندن اظهارات نماینده مردم اراک در مجلس شورای اسلامی با نامه نگاری ها وکارنامه سازی دروغین وقلب حقیقت،درحقیقت توهین به شعور مردم است کما اینکه درنامه یاد شده مصرانه بر نارضایتی کارگران از تغییر مدیر این شرکت تاکید شده این درحالی است که حتی یک امضا از کارگران این شرکت در پایان نامه دیده نمی‌شود!
بدون شک عملکرد مدیر ماشین سازی اراک، نیازمند بررسی،بازبینی وارزیابی همه جانبه است.
اینکه عملکرد مدیر یک شرکت صنعتی بزرگ با مدیری به مراتب بدتر از او مقایسه شود، منطقی نیست،گویا آقایان فراموش کرده اند؛ بهتر از بد عمل کردن ، خوب ارزیابی نمی شود!
البته این تعریف و تمجیدها به وابستگی مدیر این شرکت به جریان خاص هم ارتباط دارد.
واقعیت این است،مالکیت این شرکت از مدیریت آن جداست ومدیر وابسته به جریان سیاسی خاص!
در چنین شرایطی، الزام به حفظ منافع مالک بدون درنظر گرفتن مصلحت ومنفعت حزبی تقریبا غیر ممکن است.
متاسفانه مدیران ما بویژه مدیران واحدهای صنعتی همواره با چالش غریبی مواجهند که با کمال تاسف باید نام “باج خواهی آزارگونه” برآن نهاد.
این باج خواهی ها که از سوی اقشار و برخی گروه های سیاسی گرفته تا افراد حیله گر، سودجو و دامگستر انجام می شود، ضررهای متعدد مالی به سهامداران وارد کرده وآنها را در دردسرهای بزرگی می اندازد.
این یک حقیقت تلخ است که برخی گروه ها وجریان های سیاسی درنگاهی ماکیاولیستی ، می خواهند از مدیران وابسته به جریان خود وسیله ای برای تحقق اهداف نامشروع خود بسازند ومدیری که طبق خواسته آنها عمل نکند با دستاویز یا بهانه ای هرچند کوچک در شب نامه ها مورد هجمه های گوناگون قرار می گیرد!
نظام حکمرانی باید بهوش باشد تا افرادی که با انگیزه های سوداگرانه مالی، به طور مستقیم یا غیرمستقیم از مدیران باج می گیرند و مدیرانی که مهره خاص گروه های سیاسی هستند را برکنار کند.
مسایلی که به اختصار ذکر شد، متاسفانه نمودهای بیرونی متعددی دارد که تنها مختص استان مرکزی نیست و با مروری تیزبینانه بر اخباربه راحتی قابل مشاهده است.
به امید پایان یافتن باج خواهی ها و انتصاب افراد اصلح وکاردان...